تفکر انتقادی نوعی تفکر است که در آن شما درباره آنچه می خوانید، می شنوید، می گویید یا می نویسید سوال، تحلیل، تفسیر، ارزیابی و قضاوت می کنید. تفکر انتقادی در واقع روح سواد رسانه است. سواد رسانه (media literacy) عبارت است از دانش و مهارتِ تحلیل هوشمندانه و ارزش‌گذاری پیام‌هایی که از طریق رسانه‌ها به ما می‌رسد. یا به عبارت دیگر رشد و آموزش مهارت نقد و بررسی هوشمندانه‌ی پیام و همچنین تقویت تفکر انتقادی.

تقویت و آموزش این مهارت، در عصر حاضر یکی از الزامات برای مربی دینی و قرآن است، تا در قدم بعد بتواند این دانش و مهارت را در دانش آموزان خود رشد دهد. از طرفی مربیان باید منصفانه به هر پیام و هر رسانه نگاه کنند زیرا در صورتی که معلم به رسانه گریزی و رسانه ستیزی متهم شود، دیگر حرف های او خریداری نخواهد داشت.
به کارگیری تفکر انتقادی به معنای منفی نگری یا تمرکز بر عیوب نیست. این به این معنی است که بتوانید افکار خود را روشن کنید تا بتوانید یک مشکل یا یک اطلاعات را تجزیه کنید، آن را تفسیر کنید و از آن تفسیر برای رسیدن به یک تصمیم یا قضاوت آگاهانه استفاده کنید.

1- ضرورت و اهمیت تفکر انتقادی

به گفته تافلر پس از عصر شکار و عصر ثروت امروزه دیگر عصر دانایی است. بی‌ذره‌ای تردید، هرکس اطلاعاتش بیشتر باشد قدرتش نیز بیشتر است البته با این تبصره که توانایی بیشتری در پردازش و بهره‌گیری اطلاعات نیز داشته باشد. به ویژه اینکه در عصر کنونی، اطلاعات به وفور در دسترس همگان است.

تفکر انتقادی (critical thinking) برپایه اطلاعات به تقسیم‌بندی، تجزیه، تحلیل و کاربرد اطلاعات می‌پردازد. بدین‌روی، تفکر انتقادی یک مسأله ضروری است.

از دیگر دلایلِ ضرورت توجه به تفکرِ انتقادی، انطباق با ویژگیِ عقلانیِ کنجکاوی و ترقی‌طلبی است. علاوه بر آن، تفکر انتقادی با عصر فراصنعتی و تغییر و تحول فزاینده نیز متناسب است.

تفکر انتقادی به‌عنوان یک فعالیتِ مثبت، فرآیندی ضروری برای رشد هر جامعه‌ و سازمان به‌شمار می‌آید. تفکر انتقادی تنها به یادگیری در آموزش عالی مربوط نمی‌شود، بلکه همه فعالیت‌های زندگی، از جمله روابط بین فردی و روابط کاری را نیز در بر می‌گیرد.

از سویی تفکر انتقادی با دستورات خداوند منطبق است. ۱۳۵ آیه در قرآن‌کریم درباره تحریک به تفکر، تعقل، تدبر، تحصیل‌ِعقل‌ِناب، شعور و فهم‌عالی است. تفکر در اسلام، تا آنجا حائز اهمیت است که خداوند درباره قرآن‌کریم می‌فرمایند: «این کتابی است پربرکت که بر تو نازل کردیم تا در آیات آن تدبر کنند و صاحبان‌اندیشه متذکر شوند.» همچنین هنگامی که به بحثِ مهمِ احسان به والدین می‌پردازد به همین مسئله نیز اشاره می‌کند که نباید از آنان اطاعت کورکورانه داشت. بنابراین می‌توان ادعا نمود که در هیچ دینی به اندازه دین اسلام به تفکر انتقادی پرداخته نشده و تلقی اینکه این مهارت به تازگی کشف و توسط یونیسف ترویج شده باوری نادرست است.

در همین زمینه از امیرمومنان علیه السلام نقل شده که فرمودند: 

«اِتَّهِموا عُقولَكُم؛ فإنَّهُ مِنَ الثِّقَةِ بِها يَكونُ الخَطاءُ»

خرد خود را متهم کنید چون اطمینان به آن اشتباه است. (غرر الحکم، 2570)

2- تعریف و شرایط تفکر انتقادی

تفكر انتقادی، تفکری است مستدل و منطقی در جهت بررسی و تجدیدنظر در عقاید، نظرات، اعمال و تصمیم‌گیری درباره‌ی آنها بر مبنای دلایل و شواهد مؤید آنها و نتایج درست و منطقی که پیامد آنهاست. تفکر انتقادی یعنی نگاه کردن به اطلاعات با دیدی انتقادی و تحلیلی؛ حال این اطلاعات می‌تواند از یک فیلم سینمایی تا عقاید یک راننده تاکسی در مورد تورم باشد. کسانی‌ تفکر انتقادی دارند که هنوز کنجکاوی بی‌پایان دوره کودکیشان را حفظ کردند، چراکه اصلی‌ترین شاخصه تفکر انتقادی جست‌ و جوگریِ حقیقت است. تفکر انتقادی باید پرسشگر باشد. به قول هایدگر اندیشیدن با پرسش آغاز می‌شود و تفکر انتقادی به معنای داشتن تفکر تحلیلی، نه احساسی یا توصیفی است و باید بر پایه خرد قرار گرفته باشد. نخستین شرط تفکرانتقادی کنارگذاشتن پیشداوری است. راه رسیدن به این شرط، دیدن مسائل از افقی وسیع و به بیانی دیگر سیاه و سفید ندیدن وقایع است.

اصلی‌ترین شاخصه تفکر انتقادی جست و جوگری حقیقت است.

3- هدف تفکر انتقادى

در تفکر انتقادی، شناختِ عناصرِ اصلیِ موضوعِ موردِ بررسی، بسیار مهم است. از آنجا که هر پدیده از نظر متدولوژی دارای پنج عنصرِ اساسی است، شناخت این عناصر برای نقد و بررسی و رسیدن به حقایق می‌تواند به عنوان راهبرد اساسی مورد استفاده قرار گیرد. این عناصر عبارتند از:

۱‌. تعریف: در تعریفِ مسئله، پرسش‌های مربوط به نقد و بررسی، مطرح‌ می‌شود.

۲. هدف: در هدف، رسیدن به حقیقتی موردِ نظر است که با استفاده از متغیرهای اصلی، وضعیتِ مطلوب شناسایی می‌شود.

۳. اصول: در اصول، اموری مورد توجه قرار می‌گیرد که مبانی فعالیت‌اند.

۴. روش: در روش چگونگی انجام کار مطرح می‌گردد.

۵. تاثیر و نتیجه‌: در تاثیر، سودمندیِ عمل، ملاک است. 

هر فعالیت علمی و تحقیقی باید دو تأثیر در انسان به‌وجود آورد: یکی بینش و بصیرت به انسان بدهد و دیگری برای غلبه بر مشکلات راه‌حل‌های فنی در اختیار او قرار دهد.  

4- استدلال در تفکر انتقادی

استدلال، در تفکر انتقادی اهمیتی بنیادین دارد. تعریف تفکر انتقادی با استدلال گره می‌خورد، یعنی تفکری که با پیش‌فرض‌هایی به نتایج مستدل ره می‌سپارد. بنابراین، تفکر انتقادی به هیج عنوان نباید تفکری مبتنی بر جر و بحث و جدال معنی شود. تفکر انتقادی، این اجازه را به فرد می‌دهد که بهتر و کارآمدتر با مسائل و مشکلاتش روبه‌رو شود. در دلِ تفکر انتقادی قابلیت سنجش، تعریف و معنی بخشیدن به استدلال‌ها وجود دارد. 

5- چهار فرمان برای رسیدن به تفکر انتقادی

به عقیده روانشناسان، افراد با تفکر انتقادی بالا همیشه چهار شیوه را همراه با هم یا تنها در مقابلِ مسائلِ مختلف در نظر می‌گیرند که عبارتند از:

الف) بی‌تفاوت نباشید

منفعل نباشید، در مسائل یادگیری با ذهنی باز موارد زیر را انجام دهید: 

1- تعیین هدف: چه چیزی را می‌خواهید یاد بگیرید.

2- اندیشیدن در مورد مطلب مورد نظر

3- منابع مورد نظر

4- جمع‌آوری اطلاعات

5- پرسش

6- الگوسازی آنچه جمع‌آوری شده جهت فهم بهتر

7- پرسش دوباره

8- یافتن بهترین راه برای بیان آموخته‌ها

9- نگاه ماجراجویانه داشتن

ب) پرسیدن عیب نیست

اساتید، شیفته شاگردانِ پرسشگرند. باید از سوالات ساده آغاز کرد. 

پرسش از واقعیت‌ها: کجا؟ کی؟ چه کسی؟ 

پرسش از تفسیر: پرسش از رابطه میان دو واقعیت.

پرسش از تجزیه و تحلیل: مثلا پرسش از اجزای یک اکوسیستم طبیعی و رابطه این اجزا با هم.

پرسش از ترکیب: ترکیب کردن اطلاعات برای تشکیل یک کلِ جدیدِ کاری که معمولا این کار را نظریه‌پردازان، هنرمندان و شاعران به خوبی انجام می‌دهند.

پرسش از ارزیابی: قضاوت و نمره‌دهی نسبت به اطلاعات.

پرسش از کاربرد: کشف یک رابطه به تنهایی کافی نیست و ما در این قسمت مشکل زیادی داریم مثلِ فهمِ رابطه بین افسردگی و فشار شغلی در پایان‌نامه زمانی معنادار است که به جز پایان‌نامه در یک جای دیگر هم آن را به کار ببریم.

ج) منبع بخواهید

به جای تایید، ابتدا منابع را بررسی کنید. منابع از این 4 دسته خارج نیستند: 

1-مراجع قدرت مثل والدین، معلمان و رهبران 2-مکتوبات 3-شواهد واقعی 4-تجربیات شخصی

پس از تشخیص منبع باید اعتبار هر کدام از این منابع را با پرسش ارزیابی کرد. 

د) نظر دیگران را هم بشنوید

همواره در مقابلِ نظراتِ مخالف، انعطاف‌پذیر باشید و همواره از نظرات دیگران استفاده کنید زیرا جواب یک سوال فقط در انحصار یک نفر نیست.

همچنین بخوانید: هم ببین چه می‌گوید، هم ببین که می‌گوید

6-ویژگی متفکر نقّاد

۱. کنجکاو

۲. در جستجویِ حل مشکل

۳. دیدنِ مشکلات به عنوان فرصت

۴. آماده برای مبارزه طلبی

۵. خوش‌بین

۶. جالب دیدن مشکلات

۷. به مبارزه طلبیدن پیش‌فرض‌ها

۸. دارای پیشتکار و سخت‌کوش

۹. توانایی به تعلیق گذاشتن داوری

۱۰. دارای قدرت تخیل

7- مهارت تفکر تحلیلی همراه تفکر انتقادی

تفکر تحلیلی با تفکر انتقادی یکی نیست، ولی وجود آن در پیشبردِ روندِ تفکرِ انتقادی ضروری است. به عبارت دیگر، تفکرِ انتقادی و تفکرِ تحلیلی لازم و ملزوم یکدیگرند. قابل توجه در این موضوع اینکه رابطه بین اطلاعات جدید با پیش‌دانسته‌ها منجر به درک جدید است.

همچنین بشوید: مغالطات - آشنایی با الگوی‌های فریبکاری

8- ارزش‌های پایه در تفکر انتقادی

انتقاد به معنای سنجیدن است نه ایراد گرفتن! نباید انتقاد را با بهانه‌گیری و عیب‌جویی یکی دانست! ارزش‌هایِ پایه در تفکر انتقادی عبارتند از: 1-روشن‌اندیشی 2-بدیهیات 3-تناقض‌ها 4-منطق 5-فراگیری

1-8-روشن اندیشی

روشنی در تفکر انتقادی یک ارزش است. اگر نویسنده‌ای مطلب ساده را پیچانده باشد از او انتقاد می‌کنیم که نه روشن‌اندیش بلکه تاریک‌اندیش است. می‌پرسیم و می‌پرسیم تا از تاریکی به روشنایی برسیم. دقت نیز در تفکر انتقادی یک ارزش است. مفهوم و تعریف دقیق یک ابزار دقیق است. ابزار نادقیق به هدف نمی‌خورد و بعید نیست که موضوع ما را خراب کند.

2-8-بدیهیات

ارزش دیگر در تفکر انتقادی، بداهت است. هنگامی که متنی را با دید تفکر انتفادی می‎‌‌خوانیم، توجه می‌کنیم که آیا گزاره‌های آن با بدیهیات تجربی و عقلی همخوانی دارد یا خیر؟! دقیقا به همین دلیل از عباراتی همچون واضح و مبرهن است سوءاستفاده می‌شود. به همین سبب، هنگامی که عباراتی مثل واضح و مبرهن است را  می‌خوانیم اتفاقا باید با خود بیاندیشیم که آیا واقعا این موضوع واضح یا مبرهن است؟ بنابراین اندیشه انتقادی اینجا به ما می‌آموزد که رفتار معکوس داشته باشیم یعنی دقت بورزیم که آیا ادعا به راستی پذیرفتنی است یا خیر؟

3-8-تناقض‌ها

ارزش دیگر در تفکر انتقادی، همخوانی است. کشفِ تناقض ساده نیست ما باید متن را تحلیل و تجزیه کنیم تا ساختار آن برایمان روشن شود تا بتوانیم ببینیم آیا دچار تناقض شده یا خیر؟ گاهی نیز اخبار یا اطلاعاتی را می‌بینیم که سر و ته آن با هم همخوانی دارد اما باید میزان همخوانی آن با واقعیت را هم در متن زندگی بسنجیم.

4-8-منطق

ارزش دیگری را که باید به آن اشاره کنیم استدلالِ متین است. تفکر انتقادی استدلال سست را نمی‌پذیرد. تفکر انتقادی تفکر منطقی است. منطق، شیوه و اصولِ سنجیده تعریف و استدلال است.

5-8-فراگیری

اندیشه انتقادی برپایه مفاهیم و قانون‌هاست. طبق تحقیقات گاهی اوقات انسان بدون بررسی تمام داده‌ها تصمیم می‌گیرد. از آنجا که چنین روشی اندیشیدن انتقادی نیست پس استفاده از مهارت‌های اندیشه انتقادی که تلاشی است بر خلاف طبیعت انسان، ضرورت پیدا می‌کند زیرا برای اندیشه انتقادی به بازتاب دقیق نیازمندیم.  

9- اخلاق گفتگو در تفکر انتقادی

مارتین بویر، فیلسوفِ اگزیستانسِ قرنِ بیستم بهترین رابطه در میان انواع روابط میان انسان و جهان و افراد را رابطه من-تو معرفی می‌کند. در این نوع رابطه، دیگری به‌عنوان یک انسان برابر با من در فرایند تفکر و گفت‌وگو مشارکت می‌کند.

تفکر انتقادی با هرگونه فروکاستن دیگری به عنوان یکی از موانعِ تفکرِ انتقادی مخالف است. تفکر انتقادی به دیگری نیاز دارد تا با کمک وی حقیقت نمایان‌تر گردد. دراینجا با دو ارزشِ مهمِ بشری یعنی تواضع و احسان روبه‌رو هستیم. تواضع یعنی همانطور که به خود نگاه می‌کنیم به دیگران نیز نگاه کنیم و احسان یعنی اینکه به دیگری چنان نگاه کنیم گویی بخشی از ماست. آرمان تفکر انتقادی همین دو ارزش است. 

10- موانع در تفکر انتقادی

موانع در تفکر انتقادی در چهار حوزه روانشناختی، جامعه‌شناختی، زبانی و منطقی است. از جمله موانع جامعه شناختی، عدم امنیت لازم برای ارائه نظرات مختلف است. فقدانِ جسارت و ایجادِ فضای واهمه‌آمیز و نبود آزادی از دیگر موانعِ موجود است. 

از موانع روان‌شناختی نیز می‌توان به خستگی، اضطراب، ترس، اضطراب، وحشت و بی‌میلی اشاره کرد که باعث می‌شوند تفکر انتقادی مسیر طبیعی خود را طی نکند. از جمله مهم‌ترین موانع زبانی در تفکر انتقادی نیز می‌توان توسل به کلی‌گویی و کلی‌بافی را اشاره کرد که یکی از عواملش عدمِ دانشِ کافی و دلیل دیگرش غفلت از پرسش‌های اساسی ‌است. 

(برگرفته از مقاله «پیش به سوی تفکر انتقادی» نوشته ویدا صیفوری)