محتوای روز سوم

کلیپ روز سوم: دو فشار اجتماعی مثبت در اسلام - استاد مهران

گزیده‌ای از دوره مهارت جرأت‌مندی

متن روز سوم: نقاط ضعف و فرصت‌های طلایی شیطان

نقاط ضعف شیطان

نقطه ضعف بزرگ شیطان آن است که غل و زنجیر ندارد. او نمی‌تواند کسی را به عصیان و سرکشی مجبور کند؛ شیطان تنها می‌تواند با تحریک نیازهای غریزی و بهره‌گیری از جنبه‌های حیوانی و جسمانی انسان، او را تحریک، تشویق، وسوسه و گمراه کند. روشن است که شیطان هیچ‌گاه از انسان اختیار را سلب نمی‌کند، بلکه این انسان است که به وسوسه‌های شیطان آزادانه پاسخ مثبت می‌دهد. الگوی جنگی او به جای جنگ کلاسیک، به جنگ نرم و تبلیغاتی و رسانه‌ای نزدیک است. او توان جنگ آتشین و اسارت بدنی آدمی را ندارد.

خداوند در طول حیات بشری، راه‌های مختلفی را برای مقاومت در برابر شیطان به آدمی آموزش داده است. با این موانع، موشک‌های ابلیس به هدف نخواهند رسید. به بیان دیگر، با پیروی از این آموزه‌ها، کید و مکر شیطان کارساز نخواهد بود و قرآن کریم نیز به این مطلب اشاره می‌کند:

«إِنَّ كَیدَ الشَّيْطانِ كانَ ضَعيفاً» (النساء - 76)

همانا حیله شیطان، ضعیف است.

 

فرصت‌های طلایی شیطانی

هیچ چیز بیش از این شیطان را خوشحال نمی‌کند که «آدمی نزده، خودش می‌رقصد!» انسان غرایز، شهوت‌ها و گرایش‌های جسمانی مختلفی دارد. هوا و هوس بسیار دارد. بسیار لذّت‌جو و رنج‌گریز است. همواره به دنبال خوش‌گذرانی است. خودش را بسیار دوست دارد. به دنیا و زیستن در آن بسیار علاقه‌مند است. کشش‌های احساسی و عاطفی در او قوی است. شهوت و غضب، حرص و حسد می‌توانند بر او حکومت کنند. اگر شیطان با وسوسه به او «ف» بگوید، او بلافاصله سر از «فرحزاد» در خواهد آورد! در حقیقت از شیطان به یک اشارت، از او به سر دویدن! شیطان از دور، «آب» را به آدمی نشان می‌دهد، در مقابل، آدمی توانایی «شناوری» خود را به رخ شیطان می‌کشاند! 

این روایات در تأیید این مطلب است:

«اَلنَّفْسُ مَجْبُولَةٌ عَلَى سُوءِ الأَدَبِ وَ الْــــعَبْدُ مَأْمُورٌ بِمُلاَزَمَةِ حُسْنِ الأَدَبِ وَ النَّفْسُ تَجْرِي فِي مَيْدَانِ الْمُخَالَفَةِ وَ الْعَبْــدُ يَجْـهَدُ بِرَدِّهَا عَنْ سُوءِ الْمُطَالَبَةِ فَمَتَى أَطْلَقَ عِنَانَها فَهُوَ شَرِيكٌ فِي فَسَادِهَا وَ مَنْ أَعَانَ نَفْسَهُ فِی هَوَى نَفْسِهِ فَقَدْ أَشْرَكَ نَفْسَهُ فِي قَتْلِ نَفْسِهِ.»

امیر مؤمنان(علیه السلام) فرمودند: نفس همیشه به طرف بى‌ادبى کشیده مى‌شود، ولی بنده مأمور به همراهى با آداب پسندیده است. نفس، طبیعتاً سعى در مخالفت دارد و بنده مى‌کوشد تا آن را از انجام کار بد باز دارد. اگر آدمی افسار نفس را رها کند، او نیز در فسادش شریک خواهد بود و هر کس نفسش را در [مخالفت با] هواهای نفس کمک کند، در کشتن نفسش با خودش همکاری داشته است.

«الشّهَواتُ‏ مَصَائدُ الشَّيْطَانِ.»‏

شهوت‌ها، دام‌هاى شکار شیطان است‏.

«ظَهَرَ إِبْلِيسُ لِيَحْيَى بْنِ زَكَرِيَّا(علیه السلام) وَ إِذَا عَلَيْهِ مَعَالِيقُ مِنْ كُلِّ شَــيْ‏ءٍ فَقَالَ لَهُ يَحْيَى مَا هَذِهِ الْمَعَالِيقُ يَا إِبْلِيسُ؟ فَقَالَ هَـذِهِ الشَّــهَوَاتُ الَّتِي أَصَبْتُهَا مِنِ ابْنِ آدَمَ قَالَ فَهَلْ لِي مِنْـهَا شَيْ‏ءٌ قَالَ رُبَّمَا شَبِعْتَ فَثَقَّــلَتْــكَ عَنِ الصَّلَاةِ وَ الذِّكْرِ قَالَ يَحْيَى(علیه السلام) لِلَّهِ عَلَيَّ أَنْ لَا أَمْلَأَ بَطْنِي مِنْ طَعَامٍ أَبَداً فَقَالَ إِبْلِيسُ لِلَّهِ عَلَيَّ أَنْ لَا أَنْصَحَ مُسْلِماً أَبَداً ... .»

از امام ششم، امام صادق(علیه السلام) نقل شد که فرمودند: ابلیس به یحیى بن زکریا(علیه السلام) وارد شد و آویزه‌‏های مختلفی از همه چیز بر خود داشت، یحیى(علیه السلام) به او گفت: ای ابلیس، این آویزه‌‏ها چیستند؟ گفت: این‌ها شهواتند که توسّط آن‌ها به آدمیزاد دست می‌یابم، یحیی(علیه السلام) گفت: برای من هم چیزى در میان آن‌ها وجود دارد؟ شیطان گفت: بلی؛ بسا سیر می‌خورى و از نماز و ذکر باز می‌مانى، یحیى؟ع؟ گفت: نذر کردم که هرگز شکم را پر از خوراک نکنم، ابلیس هم گفت: من هم نذر کردم که دیگر هرگز به هیچ مسلمانى اندرز ندهم‏... .

خلاصه آنکه این بستر و توانایی آماده در نهاد و سرشت آدمی، در حقیقت یک فرصت عالی برای شیطان است تا به کمک آن آدمی را به گمراهی کشاند. 

                    

فرصت دیگر شیطان در میان جامعه انسانی، وجود همکاران منافق و کارکشته انسانی است. قرآن کریم، از این انسان‌های شیطان‌صفت، با عنوان «شیاطین انس» یاد کرده است.

«وَ کَذلِكَ جَعَلْنا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شَیاطینَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ» (الأنعام - 112)

و بدین سان ما برای هر پیامبری، دشمنی از شیطان‌های انسانی و جن قرار دادیم.


ای بسا ابلیس آدم‌رو که هست       پس به هر دستی نباید داد دست


به نظر می‌رسد «شیاطین انس» به شکل‌های گوناگون وجود دارند. بزرگی معتقد بود، بسیاری از فتنه‌های جامعۀ شیعه، از مکرها و وسوسه‌های این نوع آدمیان شیطان‌صفت ناشی می‌شود. این افراد با سر سپردن به ابلیس و چه بسا فراگیری سحر از او، با تحمّل انواع ریاضت‌های شیطانی و غیرشرعی، قدرت‌های باطنی چشمگیری نیز پیدا می‌کنند. این افراد بیشتر اوقات پنهان از چشم دیگرانند. آن‌ها، به شکل‌های مختلف، آسیب‌های زیادی به مؤمنان می‌رسانند. «نگارنده» غیر از شنیدن برخی شواهد عجیب و مصداق‌های مستند و تکان‌دهنده، دانش و تجربه دیگری در این زمینه ندارد که متأسفانه، کتاب بستر مناسبی برای طرح آن نیست. به هر شکل، اصل موضوع، به حکم قرآن، قطعی و مسلّم است.


بخش دیگری از این شیطان‌صفتان را باید در جامه رهبران و بزرگان کفر و نفاق دید. روشن است که ضربه‌های افرادی همچون یزید، مروان، مأمون و متوکّل به دین و دیانت، کمتر از ابلیس نیست. امیرالمؤمنین(علیه السلام) مردم را از پیروی این ریشه‌های گناه و انحراف این‌چنین برحذر می‌دارند و رابطه شیطان با آن‌ها را با عبارات و مفاهیم آتشین چنین بیان می‌کنند:

«أَلَا فَالْحَذَرَ الْحَذَرَ مِنْ‏ طَاعَةِ سَادَاتِكُمْ وَ كُبَرَائِكُمْ الَّذِينَ تَكَبَّرُوا عَنْ حَسَبِهِمْ وَ تَــرَفَّعُـــوا فَوْقَ نَسَبِهِمْ وَ أَلْقَـــوُا الْهَجِينَةَ عَلَى رَبِّهِم... وَ لَا تُطِيعُـــوا الْأَدْعِيَاء... وَ هُمْ أَسَاسُ الْفُسُوقِ وَ أَحْلَاسُ الْعُقُوقِ‏ اتَّخَذَهُــمْ إِبْلِيــسُ مَطَايَا ضَلَالٍ وَ جُنْداً بِهِمْ يَصُولُ عَلَى النَّاسِ وَ تَرَاجِمَةً يَنْطِقُ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ اسْتِرَاقاً لِعُقُولِكُم... .»

آگاه باشید! مراقب باشید! بپرهیزید!

زنهار از پیروى و فرمانبردارى سران و بزرگانتان، همان‌ها که به اصل و حسب خود مى‏نازند و خود را بالاتر از آنچه که هستند، مى‏پندارند و کارهاى نادرست را به خدا نسبت مى‏دهند... و از [این] فرومایگان اطاعت نکنید... در حالى که ریشه همه فسق‏ها، انحرافات و انواع گناهانند. شیطان آن‌ها را براى گمراه کردن مردم، مرکب‏هاى رام قرار داده و از آنان لشکرى براى هجوم به مردم ساخته است و آن‌ها را به عنوان سخنگوی خود برای دزدیدن عقل‌هایتان برگزیده است... .

در قرآن کریم علاوه بر دو گروه گذشته، از «حزب شیطان» نیز سخن به میان آمده است. روشن است که اعضای این «حزب» نیز از آدمیان هستند. 

«اِسْتَحْــوَذَ عَلَیْهِمُ الشَّیْطانُ فَأَنْساهُمْ ذِکْرَ اللهِ أُولئكَ حِزْبُ الشَّیْــطانِ أَلا إنَّ حِزْبَ الشَّیْطانِ هُمُ الْخاسِرُونَ» (المجادلة - 19)

شیطان بر آن‌ها چیره شده و یاد خدا را از خاطر ایشان برده است. آن‌ها حزب شیطانند. آگاه باشید که حزب شیطان، سخت زیان‌کارند!

استفاده از کلمه «حزب» اشاره به هماهنگى اهداف اعضای حزب با اهداف شیطان دارد. منافقان از جمله اعضای حزب هستند. امیرالمؤمنین(علیه السلام) در وصف ایشان، از تعبیر «حزب شیطان» بهره برده‌اند. تفاوت است میان کسی که گناه می‌کند و کسی که دیگران را آشکارا و پنهان و یا از روی کفر و نفاق، به گناه و سرکشی دعوت می‌کند.

گزیده ای از کتاب بزرگ استراتژیست دوران - دوره آموزشی بزرگ استراتژیست دوران