در بخش نخست این مقاله یادآور شدیم که مکتب تربیت الهی - که قرآن کریم و اهل‌بیت علیهم‌السلام مروج آن هستند- مبتنی بر تکریم انسان است. مربیان در این مکتب کرامت‌ انسانی را پایه‌ی تربیت قرار می‌دهند و همواره توصیه‌ها و دستورالعمل‌های تربیتی و الگوهای رفتاری را بر اساس کرامت ‌نفس انسانی طرح و دنبال می‌کنند. در این مکتب تربیتی هر چیزی که با این اصل مهم، در تضاد باشد؛ مورد پذیرش نیست و باید از آن اجتناب کرد.

 سپس به تعریف و تشریح کرامت نفس در قرآن و اهل بیت علیهم السلام پرداختیم و جایگاه و نقش آن در امر تربیت رابیان کردیم، اکنون در دومین بخش این نوشتار ادامه‌ی بحث را پی می‌گیریم.

1- محبوبیت در تربیت یا اصلاح خطای کودکان؟

تربیت دینی

نخستین گام در تربیت، ایجاد ارتباطی مؤثر بین معلم اعتقادی و دانش آموز است. بدون این ارتباط، تربیت شکل نمی‌گیرد. اما هدف تنها جلب محبوبیت مربی یا والدین نیست؛ محبوبیت باید ابزاری برای رسیدن به هدف اصلی، یعنی تربیت دینی، باشد. مربی دینی در برابر رفتارهای ناسازگار با کرامت انسانی نباید بی‌تفاوت باشد، بلکه باید با روشی مناسب برای اصلاح آن اقدام کند.

گاهی مربی برای حفظ محبوبیت، در دام تسامح می‌افتد و خطاهای دانش آموز را نادیده می‌گیرد. این مشکل در والدین، نیز دیده می‌شود. تسامح، چشم‌پوشی از ارزش‌ها و نادیده گرفتن اصلاح است. اما مدارا یا تغافل، رویکردی سازنده است و نباید با تسامح اشتباه گرفته شود. در مدارا، ارزش‌ها نقض نمی‌شود، بلکه مربی تربیتی یا والدین در برابر آزار شخصی متربی صبوری می‌کنند. اما اگر رفتار متربی به دیگران آسیب بزند، چشم‌پوشی از آن تسامح است، نه مدارا، زیرا ارزشی زیر پا گذاشته شده است.

به‌طور خلاصه، مدارا به سازندگی منجر می‌شود، اما تسامح تخریب به دنبال دارد. مربی باید در برابر خطا واکنش مناسب نشان دهد تا دانش آموز کرامت نفس را بیاموزد. نوع واکنش‌ها متنوع است، اما بی‌تفاوتی به بهانه حفظ محبوبیت، خطا را در ذهن متربی توجیه می‌کند. رفتارهای مستمر مربیان و والدین در دوران رشد، ارزش‌های متربی را شکل می‌دهد، زیرا متربیان بیشتر از رفتار مربیان می‌آموزند تا گفتارشان.

2- شهروند خوب یا مؤمن باتقوا؟ 

کرامت نفس در تربیت

امروزه حتی در جوامع غربی، تربیت تنها به جنبه‌های جسمانی محدود نمی‌شود؛ بلکه پرورش انسانیت و اخلاق معنوی در اولویت است. این رویکرد، شهروندانی شریف با پایبندی به اصول فطری انسانی تربیت می‌کند.

اما در تربیت دینی کودکان با محوریت آشنایی با امام زمان (علیه‌السلام)، هدف فراتر از پرورش شهروند خوب است. مربی دینی باید کودکانی مؤمن و باتقوا تربیت کند که در مسیر خدمت به امام زمان گام بردارند. کرامت نفس، ارزشی فطری و انسانی است که در همه پذیرفته شده و در تربیت دینی به معنای هدایت کودک از مادیات به سوی خدا و عقل است. خروجی این تربیت، شهروندانی شریف با ایمان و تقوای الهی است.

متأسفانه، در بسیاری از فضاهای تربیتی امروز، تمرکز بر اعتماد به نفس و استعدادهای مادی است. والدین و مربیان گاهی به کودکان بااستعداد اما کم‌تقوا یا ظاهر جذاب بیش از کودکان متدین و ساده‌زیست توجه می‌کنند. این رویکرد می‌تواند کودکان باتقوا را منزوی کند. مربیان باید با تمرکز بر تربیت دینی کودکان و آشنایی با امام زمان، کرامت نفس را در آن‌ها تقویت کنند.

3- چگونه کرامت‌نفس را در کودکان تقویت کنیم؟

کرامت نفس در تربیت

در اینجا مواردی که موجب رشد کرامت ‌نفس در فرزندان یا شاگردان می‌شود را ذکر می‌کنیم.

1-3- تربیت کودک همراه با احترام

احترام و توجّه باعث رشد شخصیتی می‌شود. در این فضا تأثیر توجّه، از احترام بسیار بیشتر است. تأثیرگذارترین توجّه نیز توجّه مادر به فرزند است. این توجّه اگر با توجّه پدر و مربی دینی همراه شود به مراتب مؤثرتر خواهد بود. احوال‌پرسی، ارتباط در طول هفته و عدم فراموش کردن مسائل مربوط به او، بخشی از مصادیق توجّه یک مربّی به شاگرد است. 

2-3- اعتماد به کودکان و تقویت کرامت نفس

آن مربی که می‌داند چگونه به دانش‌آموزان اعتماد کند، می‌تواند متربیان خود را عمیقاً رشد دهد. مربی دینی می‌تواند به طور مثال به بهانه‌ی اجرای یک نمایشنامه به دانش‌آموزان اعتماد کند و یا به یکی از آن‌ها بگوید که کلِّ کار اجرای این نمایش بر عهده توست. یا نگارش یک متن جهت انجام دکلمه و همچنین  اجرای خود دکلمه را به او واگذار کند. این سطح از اعتماد از انتخاب متن توسط مربی و واگذاری اجرای دکلمه به او بالاتر است. 

البته مربی باید حد اعتماد را بشناسد زیرا اعتماد بی‌جا مخرب است. همچنین به هر شاگردی نباید هر نوع اعتمادی را داشت. مربی حاذق، صلاحیت دانش‌آموزان را می‌فهمد و بر این اساس اعتماد می‌کند و اینگونه آنان را رشد می‌دهد. به عنوان مثال برگه‌های یک امتحان انجام شده را به متربیان می‌دهد و از آن‌ها می‌خواهد که آن‌ها را تصحیح کنید، و به آن‌ها می‌گوید: من به شما اعتماد دارم.

توجه به دو نکته در اعتماد کردن بسیار مهم و ضروری است. یکی این که بیان این اعتماد نباید در جمع صورت بگیرد، چون به دانش‌آموزان دیگر آسیب می‌زند و دیگر این که اگر شاگرد از اعتماد سوء استفاده کند به همان میزانی که قرار بود رشد کند، سقوط خواهد کرد. به عنوان مثال معلم نباید به طور عمومی نظارت را از امتحان بردارد زیرا برخی سوء استفاده خواهند کرد.

3-3- آزادی مسئولانه در تربیت کودکان

اعطای آزادی، یکی از راه‌های کلیدی پرورش کرامت نفس در کودکان است. آزادی بیشتر، رشد شخصیتی بیشتری به دنبال دارد، اما به همان اندازه می‌تواند خطرناک باشد. بنابراین، آزادی باید با مدیریت متناسب با سن، شرایط و قواعد اعطا شود. دانش‌آموزان در کلاس آزادند، اما باید انضباط را رعایت کنند.

اگر معلم در زمان استراحت، دانش‌آموزان را بدون نظارت رها کند، آزادی بدون چارچوب ایجاد کرده است. اردوها فرصتی عالی برای استفاده از آزادی جهت رشد هستند که هم نشاط‌آور است و هم لذت‌بخش. بااین‌حال، آزادی نباید بی‌قیدوشرط باشد. محدودیت بیش‌ازحد، مداخله مداوم یا نبود آزادی، رشد را مختل می‌کند. مربیان و والدین باید بدانند که قوانین مفیدند، اما سخت‌گیری بیش‌ازحد، مانع رشد کودکان می‌شود.

4-3- مشورت و گفت‌وگو، کلید تربیت دینی

گفت‌وگو و مشورت با دانش آموزان یکی از ارکان مهم تربیتی است. زیرا وقتی او مورد مشورت قرار گیرد، احساس تشخص می‌کند و همین امر موجب رشد شخصیت او می‌شود. ممکن است او به تنهایی یا به صورت یکی از اعضای یک گفت‌وگوی جمعی باشد اما همین که مربی حرف متربی سنِّ پایین را هم بشنود، حتی اگر آن را (به دلیل این که فهم او بالا نیست تا کمکی بکند) اعمال نکند؛ باز هم برای رشد شخصیتی او بسیار موثر است. در نتیجه ایجاد فضا جهت گفت‌وگو و مشورت با شاگرد توسط معلم دینی شخصیت‌ساز است.

5-3- کار تیمی در تربیت

انجام کارهای گروهی از جمله آموزه‌های رشد شخصیت و کرامت نفس است. این قالب نیز در عین اثربخش بودن می‌تواند مخرب نیز باشد. اگر کار تیمی قاعده‌مند و با مدیریت نباشد تاثیر معکوس دارد. به عنوان مثال در یک کار تیمیِ بدون نظارت، شاگردِ باهوش، همه‌ی کارها را به گردن سایرین می‌اندازد و در واقع خودش مدیریت را برعهده می‌گیرد. این کار تیمی، نحوه سواری گرفتن از سایرین را برای بعضی از شاگردان آموزش می‌دهد و خیلی خطرناک است.

6-3- مسئولیت‌ سپاری برای کرامت نفس

مسئولیت ‌سپاری نیز به نوعی همان جزئی شده کار تیمی است. به بیان دیگر، در کار تیمی نیز مسئولیت‌ سپاری وجود دارد اما با این تفاوت که ممکن است این مسئله تنها در یک موضوع و به یک فرد مشخص باشد. در این جا ذکر این نکته ضروری است که هنر معلم دینی این است که همه‌ی ظرفیت‌های رشدی (توجه، اعتماد، اعطای آزادی، کارتیمی و مسئولیت‌دهی) را در کنار هم به کار ببند. به صورت خلاصه باید متذکر شد که مسئولیت‌ سپاری به ویژه در دوران پس از بلوغ، به شدت در رشد شخصیتی فرد، موثر است. به شرط آن که سپردن مسئولیت با برنامه‌ریزی همراه باشد.

7-3- تقویت حس تعلق در کودکان

حسّ تعلّق، یعنی انتساب دانش آموز یا فرزند به یک نهاد که او آن را قبول داشته یا مقدّس می‌داند. به عنوان مثال مربی به شاگرد بگوید: تو پسر آقای دکتر فلانی هستی! یعنی از تو توقّع بیش از این حرف‌ها می‌رود. این حسِّ‌ تعلّق بدون تردید شخصیت را رشد می‌دهد. حس‌ِّ تعلّق به ملیت، مذهب، ایمان، تحصیل، خانواده، هیئت، محلّه‌ی زندگی و ... از جمله حسِّ ‌تعلّق‌هایی است که می‌شود از آن‌ها بهره گرفت. هنر معلم اعتقادی در این زمینه بزرگ‌نمایی این احساس در وجود شاگردان است. 

ناگفته نماند که این قالب نیز خطرات خود را دارد. از جمله آسیب‌های آن می‌توان به بروز غرور، تعصّب، رقابت و حسادت در میان متربیان اشاره کرد. به عنوان مثال اسم گذاشتن روی کلاس‌ها مفید است اما ممکن است تعصّب کاذب این کلاسی‌ها و آن کلاسی‌ها را به وجود ‌آورد. بنابراین مدیریت این موضوع نیازمند ظرافت و هنرمندی خاصی است.

 8-3- تشویق مناسب برای رشد کرامت نفس

تشویق در دل توجه قرار دارد. در حقیقت تشویق دانش آموزان، بالا بردن  میزان دوز توجّه است. هنر مربّی مذهبی این است که برای تغییر یا اصلاح رفتار، مقدار دوز این عامل را تنظیم کند. به عنوان مثال امکانات دادن به شاگردان یا در اختیار گذاشتن آن مواردی که دوست دارند، ماهیتاً رشد دهنده است. گاهی حتّی یک سلام ویژه‌ی متفاوت با سایرین نیز نوعی تشویق محسوب می‌شود و نیاز به صرف هزینه خاص برای تشویق کردن نیست بلکه فهم این مطلب توسط او که مورد تشویق واقع شده، کفایت می‌کند.

4- عوامل تخریب شخصیت کودکان

کرامت نفس در تربیت

در این جا مواردی که موجبِ تخریبِ شخصیت و کرامت‌ نفس در دانش آموزان می‌شود را ذکر می‌کنیم.

1-4- کتک و تنبیه بدنی ممنوع

تنبیه به صورت ذاتی، منفی و مخرّب نیست بلکه در مواردی ضروری است امّا کتک‌زدن به جهت این که شخصیت فرزند یا شاگرد را تخریب می‌کند، توصیه نمی‌شود. علاوه بر تخریبِ شخصیت موجب بروز استرس و اضطراب در فرزند نیز شده و به اعتماد به نفس او نیز ضربه می‌زند. اگر در برخی احادیث نیز سخنی از تنبیه بدنی به میان آمده باید توجه کرد که روایات دیگری مثل روایت امام کاظم علیه‌السلام عبارت «لَا تَضْرِبْه‏»: او را نزن (عدة الداعی، ص89) نیز وارد شده است. دوم این که روایت جواز زدن، محدودیت تعداد دارد و نباید بیش از سه بار باشد و نکته‌ی آخر این که اگر کتک زدن موجب کبودی، سرخی یا نقص عضو و آسیب شود؛ موجبات کیفری، قصاص و دیّه برای مربّی و حتی والدین نیز به دنبال دارد. (تهذیب الاحکام،[1] ج10، ص149) 

2-4- توهین و ناسزا ؟... هرگز!

ناسزا گفتن که معمولا هنگام عصبانیت رخ می‌دهد، موجب بروز اختلال در رشد شخصیتی فرزند یا شاگرد می‌شود. اگر این ناسزا گویی مرتب تکرار شود، قطعا سرعت رشد فرزند را کُند خواهد کرد. به ویژه هنگامی که از او اشتباهی سر می‌زند، هرگز نباید به او ناسزا گفت بلکه در عین توجّه و بازخواست، باید راه حل مسئله را به او نشان داد. در یک کلام، دینی که حتی از دشنام دادن به مخالفان، نهی می‌کند، چگونه انجام این عمل را نسبت به فرزند یا شاگرد تجویز کرده است؟!

3-4- آن‌ها را مسخره‌ نکنید

تمسخر، هرچند ممکن است انگیزه‌ای موقت در فرزند یا دانش‌آموز پدید آورد، به شدت به کرامت نفس او آسیب می‌رساند. والدین و مربیان هرگز نباید برای برانگیختن کودک به سوی هدفی، او را مورد تمسخر قرار دهند، زیرا پیامدهای ناگوار این عمل، به هیچ‌رو با فواید آن برابری نمی‌کند.

تمسخر قومیتی، که متأسفانه در برخی کلاس‌های درس به امری رایج بدل شده، باید به‌کلی ترک شود. به‌کاربردن واژگانی چون «خنگ»، به‌ویژه در جمع، ناپسند است، مگر آنکه مربی با لحنی لطیف و فارغ از قصد تحقیر، آن را به‌کار برد، مانند خطاب به دانش‌آموزی باهوش با لحنی دوستانه. حتی اگر کودکی به القابی چون «کوتوله» بی‌اعتنا باشد، مربی نباید چنین عباراتی را به‌کار گیرد. افرادی که از کرامت نفس والایی برخوردار نیستند، ممکن است تمسخر را بپذیرند تا در جمع ماندگار شوند، لیکن این رفتار به عزت نفس ایشان زیان می‌رساند.

در میان دوستان، برخی کودکان، به دلیل فقدان ارزشی برای عرضه، خود را در معرض تمسخر یا قربانی شدن قرار می‌دهند تا مقبولیت یابند. این الگو، نشانه‌ای از کمبود کرامت نفس است. مربیان باید با پرهیز از تمسخر، به پرورش و تقویت عزت نفس کودکان یاری رسانند.

4-4-  هرگز مقایسه‌ی مخرّب یا تحقیر و تبعیض نداشته باشید

مقایسه، می‌تواند هم سازنده باشد و هم مخرّب. اگر قیاس با لحنی مناسب و در جای خود باشد، قطعاً سازنده است. نباید شاگردان را با دانش‌آموزان کلاس‌های دیگر مقایسه کرد. تبعیض هم فردی را که توجّه یا امکانات بیشتر دارد تخریب می‌کند، هم آن‌ها که در حقشان اجحاف شده را دچار آسیب می‌کند.

5-4- حواستان به بی‌توجّهی خود باشد

گاهی مربی اعتقادی یا والدین در قبال خطای فرزند با اغماض یا به تعبیری صحیح‌تر با تغافل برخورد می‌کنند و گاهی اصلاً توجّهی به او ندارند، چه توجّه توقّعی (یعنی توقّعات و خواسته‌هایی از او داشته باشند) و چه توجّه عاطفی و محبتی. این مسأله به ویژه اگر در میان خانواده اتفاق بیفتد، موجب آسیب بسیاری برای فرزند می‌شود. جلب توجّه دیگران با انجام رفتارهای زشت و لودگی‌های برخی کودکان و نوجوانان، ریشه در همین عدم توجّه کافی به آن‌ها دارد.

5- الگوی رفتاری مناسب هنگام بروز خطا

کرامت نفس در تربیت

برای برخورد با فرزندان یا متربیان خطاکار، باید از دو رویکرد و الگوی رفتاری استفاده کرد: یکی رویکرد قهر و دیگری رویکرد اعمال محرومیت. نیازی به فحش دادن، کتک زدن و رفتار خشونت آمیز نیست.

این مسأله در روایتی از امام کاظم علیه السلام توصیه شده است. راوی گوید: نزد ایشان رفتم و ازرفتار پسرم شکایت کردم، حضرت فرمود: «لَا تَضْرِبْهُ وَ اهْجُرْهُ وَ لَا تُطِل‏»: او را نزن! بلکه با او قهر کن ولی قهرت را طولانی نکن. (عدة الداعی، ص89)

حضرت نفرمود: بی‌توجّه باش! بلکه فرمود: حسّاس باش اما این حسّاسیت را به درستی نشان بده. «واهْجُرْهُ» یعنی کاهش روابط عاطفی. قهرکردن یعنی مدیریت مناسبات عاطفی. در این رویکرد مناسبات عاطفی  لزوماً صفر نمی‌شود امّا کاهش می‌یابد به طوری که شاگرد متوجه شود که معلم از رفتار او ناراحت شده است؛ مثلا مربی پیش از بروز خطا همیشه به او به گرمی سلام می‌داد و پس از پاسخِ سلام با او احوال‌پرسی می‌کرد امّا بعد از بروز خطا دیگر با او گرم نمی‌گیرد. یا در آن روز در کلاس دیگر با او صحبت نمی‌کند. اگر مربی دینی محبوب متربی باشد، همین واکنش، او را دچار تغییر می‌کند.

رویکرد دوم، اعمال محرومیّت است. یعنی محروم کردن متربی از رسیدن به چیزی که آن را بسیار دوست دارد. به عنوان مثال محروم کردن از اردو یا بازی در هفته‌ی جاری. یا عدم شرکت با آنان در بازی یا اردو.

 نباید والدین و مربیان نسبت به متربیان خود بی‌توجّه باشند، مثلا بی‌توجّهی به موضوع ادب یا نماز، تلقّی بی‌اهمیتی را برای مخاطب می‌رساند. تغافل نیز نباید بی‌توجّهی قلمداد شود. تغافل، خود نوعی توجّه خاص است. آنچه که مهم است توجّه و مدیریت رفتار در بروز خطاهاست نه بی‌توجّه بودن.

خلاصه و جمع‌بندی

کرامت نفس، ستون اصلی شخصیت سالم کودک است. با احترام، اعتماد، آزادی مسئولانه و تشویق مناسب، می‌توان این ویژگی را در کودکان پرورش داد. در مقابل، رفتارهایی مانند تنبیه بدنی، توهین، تمسخر، مقایسه مخرب و بی‌توجهی، به شخصیت کودک آسیب می‌زنند. مربیان و والدین باید با الگوسازی رفتاری مناسب، به‌ویژه در مواجهه با خطاها، کودکان را به سوی کرامت نفس و ارزش‌های دینی و اجتماعی هدایت کنند. تربیت مبتنی بر کرامت نفس، نه‌تنها شهروندانی خوب، بلکه مؤمنانی باتقوا پرورش می‌دهد.


1-به نقل از امیرمومنان علیه‌السلام به نوجوانانی که نوشته‌های خود را نزد ایشان آوردند، فرمود: أَبْلِغُوا مُعَلِّمَكُمْ إِنْ ضَرَبَكُمْ فَوْقَ ثَلاَثِ ضَرَبَاتٍ فِي اَلْأَدَبِ اُقْتُصَّ مِنْهُ: به معلم خود بگویید که اگر برای تأدیب، بیش از سه ضربه به شما بزند، از او قصاص خواهد شد.