در گستره وسیع تاریخ اسلام، نام‌هایی هستند که فراتر از زمان و مکان می‌درخشند و هرگاه سخن از ایمان، ایثار و شجاعت به میان می‌آید، یاد آنان زنده می‌شود. یکی از این ستارگان پرفروغ، بانوی صبر و حماسه، حضرت زینب کبری (علیهاالسلام)، دختر امیرالمومنین علی (علیه‌السلام) و صدیقه طاهره فاطمه (سلام الله علیها) است. او که وارث علم و کرامت اهل بیت بود، زمانی که شمشیرها فرونشست و غبار معرکه کربلا آرام گرفت، با کلام آتشین و ایستادگی بی‌نظیر، از حماسه خونین عاشورا، پیامی جاودانه ساخت. در این نوشتار، به گوشه‌هایی از زندگی، فضائل و نقش حیاتی این بانوی بزرگ در ثبت و تداوم نهضت حسینی خواهیم پرداخت.

در این مقاله می‌خوانیم:

  • حضرت زینب، زینت پدر و پیام‌آور عاشورا
  • خلاصه‌ای از زندگی حضرت زینب
  • حضرت زینب در واقعه کربلا
  • فضائل حضرت زینب
  • گریه امام زمان بر اسیری حضرت زینب

حضرت زینب، زینت پدر و پیام‌آور عاشورا

در خانه علی بن ابی طالب از فاطمه اطهر فرزند دختری به دنیا آمد که او را زینب نام نهادند، فرزندی که نه تنها زینت پدر شد، بلکه در تاریخ پرفراز و نشیب پس از پیامبر توانست در بزرگ ترین حماسه نبرد حق علیه باطل، نقشی مهم و سرنوشت ساز داشته و پیام رسان واقعه کربلا باشد و برای همیشه تاریخ، مسلمانان را مدیون فداکاری، ایثار و شهامت خویش سازد. 

زینب در خانه علی قوت قلب پدر، انیس و مونس مادر و غمخوار برادرش حسین بن علی بود و در عرصه اجتماع، پیام رسانی سترگ، سخنوری کم نظیر، زاهدی شب زنده دار، مجاهدی نستوه و الگوی کامل زن معرفی شده در قرآن بود. او با شجاعتی تحسین برانگیز رو در روی یزید و درباریانش با قوت و قدرت پیروزی حق و شکست باطل را اعلان نمود و فرمود: 

«فَکِد کَیْدک وَاسْعَ سَعْیک و ناصِبْ جُهْدَک فوالله لا تمحُو ذکرنا و لا تُمیتُ وَحْیَنا...»

«یزید! هر حیله ای که داری به کار گیر و هر تلاشی می توانی انجام ده، سوگند به خداوند که هرگز نخواهی توانست نام و یاد ما را از ذهن ها محو کنی و یا آیین و وحی ما را از میان برداری...»

این سخنان را زن داغدیده‌ای بیان داشت که یزیدیان عزیزترین کسان او را با دلخراش ترین وضع ممکن به شهادت رسانده‌اند و خود سرپرستی زنان و کودکانی را بر عهده دارد که دل هایشان داغدار و اشک هایشان جاری است. 

حضرت زینب

خلاصه‌ای از زندگی حضرت زینب

در اخبار و روایاتی که علمای شیعه و سنی نقل کرده‌اند آمده است که حضرت فاطمه از امیرالمومنین پنج فرزند (سه پسر و دو دختر) آورد. پسران آن حضرت حسن، حسین و محسن و دختران ایشان زینب و ام کلثوم بودند. 

محسن در حالی که هنوز جنین بود در اثر ظلم و ستم به آن مخدره معصومه سقط شد. زینب و ام کلثوم دو دختر آن حضرت نیز پس از رحلت مادر بزرگوارشان سالیانی چند زندگی کردند. حضرت ام‌کلثوم پس از شهادت امیرالمومنین و حضرت زینب مدتی پس از واقعه جانگداز کربلا دار فانی را وداع گفت. 

ولادت

در تاریخ ولادت حضرت زینب (علیه‌السلام) اختلاف است. در «ریاحین الشریعه» آمده است که میلاد آن حضرت را، برخی پنجم ماه جمادی‌الاولی سال ششم، بعضی اوایل شعبان آن سال، بعضی در ماه رمضان و برخی دیگر در دهه آخر ماه ربیع‌الثانی و طبق نقلی، ماه محرم سال پنجم هجرت ذکر کرده‌اند.

«زینب» در لغت به معنای درخت نیکو منظر آمده و ممکن است مخفف «زین أب» یعنی زینت پدر باشد. بر اساس متون تاریخی و روایات، امیرالمومنین (علیه‌السلام) دو یا سه دختر به نام «زینب» داشته‌اند که بانوی شجاع کربلا، «زینب کبری» بوده‌اند و چنان که شیخ مفید و برخی دیگر گفته‌اند، «زینب صغری» همان خواهر مادری حضرت زینب یعنی «ام‌کلثوم» بوده‌اند؛ ولی شیخ مفید، در پایان کلام خود، در زمره فرزندان حضرت علی (علیه‌السلام)، به زینب صغرای دیگری اشاره می‌کند که مادرش کنیز بوده است.

دختر بزرگوار حضرت فاطمه (سلام الله علیها) در سن پنج یا شش سالگی مادر خود را از دست دادند. لیکن با همین سن کم، از مادر بزرگوارشان حدیث نقل کرده‌اند و برخی از تاریخ‌نویسان و محدثان، خطبه «فدک» را به نقل از همین بانوی بزرگوار یعنی حضرت زینب (علیه‌السلام) ذکر کرده‌اند.

ازدواج با عبدالله بن جعفر

در میان یاران و نزدیکان امیرالمومنین (علیه‌السلام)، افراد زیادی آرزوی رسیدن به افتخار همسری عقیله بنی‌هاشم، حضرت زینب کبری (علیه‌السلام) را داشتند؛ ولی هرگاه نزد امیرالمومنین (علیه‌السلام) از این مقوله سخن به میان می‌آوردند، با مخالفت آن حضرت مواجه می‌شدند تا آن که عبدالله بن جعفر بن ابی‌طالب – برادرزاده امیرالمومنین – برای این منظور قدم پیش نهاد و از سوی خود کسی را برای خواستگاری به خانه آن حضرت فرستاد. حضرت علی (علیه‌السلام) تقاضای او را پذیرفتند و مهریه او را نیز مانند مهریه مادرشان حضرت فاطمه (سلام الله علیها)، چهارصد و هشتاد درهم قرار دادند.

«عبدالله بن جعفر»، همسر حضرت زینب (علیه‌السلام) یکی از شخصیت‌های مشهور اسلام و از سخاوتمندان بنام و معروف است. پدرش «جعفر بن ابی‌طالب» از مسلمانان شجاع و دلیر صدر اسلام و از سخنوران و فصحای عرب بود که به همراه همسرش، اسماء بنت عمیس، و گروهی از مسلمانان به حبشه هجرت کرد.

عبدالله بن جعفر در ایامی که پدر و مادرش در حبشه به سر می‌بردند، به دنیا آمد و در حقیقت او نخستین مولود مسلمان در سرزمین حبشه به شمار می‌آید. در سال هفتم، پدرش به مدینه آمد و تا روز شهادت وی در جنگ موته، همچنان در مدینه ماند. زمانی که پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) خبر شهادت جناب جعفر را به همسر و فرزندان او دادند، برای آرام شدن دل آن‌ها، به ایشان مژده دادند که خداوند خبر داده که به جعفر در بهشت دو بال داده می‌شود که با فرشتگان پرواز می‌کند.

جناب عبدالله گذشته از شخصیت بزرگ و اصالت خانوادگی و انتسابش به خاندان نبوّت و بزرگان قریش، دارای کمالاتی چون جود و کرم نیز بود که سبب سیادت و بزرگی بیشتری برای او شد؛ تا آنجا که یکی از سخاوتمندان مشهور عرب گردید و او را «بحرالجود» نامیدند.

حضرت زینب در واقعه کربلا

حضرت زینب در واقعه کربلا

بهترین جایگاه برای شناخت شخصیت وجودی حضرت زینب (علیه‌السلام)، همان سفر تاریخی کربلا و مطالعه ماجرای جانگداز واقعه «طفّ» و به دنبال آن، خواندن داستان اسارت ایشان و همراهانشان در کوفه و شام و برخورد با ستمگران و یاغیان آن زمان است که تاریخ جزئیات آن را ثبت کرده و عظمت فوق‌العاده دختر علی (علیه‌السلام) را جلوه‌گر ساخته است.

همان بخش‌های اندکی که در تاریخ از جلوه‌های رفتاری حضرت زینب (سلام الله علیها) در واقعه کربلا ثبت شده است، بهترین نمونه و الگو برای معرفی شخصیت والا و روح با عظمت این بانوی بزرگ اسلام است.

شب عاشورا

شیخ مفید از امام سجاد (علیه‌السلام) روایت کرده‌اند که فرمودند: در شب عاشورا، در خیمه‌ام نشسته بودم و عمه‌ام زینب (علیهاالسلام) از من پرستاری می‌کردند. در آن هنگام پدرم به خیمه خود رفتند و جون، غلام آزادشده ابوذر غفاری، نزد او نشسته بود و شمشیر آن حضرت را اصلاح می‌کرد. پدرم شروع به خواندن اشعاری کردند که حکایت از بی وفایی دنیا می‌نمود و این اشعار را دو یا سه بار تکرار کردند.

من از خواندن این اشعار، مقصود او را دانسته و گریه گلویم را گرفت؛ اما خودداری کردم و به هر ترتیبی بود، خاموش شدم و دانستم بلا نازل شده است. ولی عمه‌ام زینب (سلام الله علیها)، چون دلشان نازک‌تر از من بود، با شنیدن این اشعار از آن حضرت، بی‌تاب شدند و نتوانستند خودداری کنند. بی‌تابانه از جا برخاستند و نزد امام (علیه‌السلام) رفتند و گفتند: آه از این مصیبت، کاش مرگ من رسیده بود. امروز چنان است که مادرم فاطمه و پدرم علی و برادرم حسن از دنیا رفته‌اند، ای بازمانده گذشتگان! وای دادرس بازماندگان!

امام که چنان دیدند، نظری به خواهر افکندند و به ایشان فرمودند: خواهر جان! مواظب باش شیطان حلم و شکیبایی‌ات را از کفت نرباید. این جمله را گفتند و به دنبال آن، اشک چشمان امام (علیه‌السلام) را گرفت، سپس فرمودند: «لو ترک القطا لنام»؛ «اگر مرغ قطا را به حال خود وامی‌گذاشتند، آسوده می‌خوابید.»

حضرت زینب (علیهاالسلام) با شنیدن این جمله، تأثر و اندوهشان بیشتر شده و گفتند: ای وای بر من! آیا دل به مرگ نهاده‌ای؟ این بیشتر دل مرا به درد می‌آورد و بر من سخت‌تر و ناگوارتر است. و به دنبال آن دست بردند و گریبان خود را چاک زده و بی حال روی زمین افتادند.

امام (علیه‌السلام) که چنان دیدند، برخاسته و آب به صورت خواهر پاشیدند و او را دلداری داده و فرمودند: خواهر جان! پرهیزکاری پیشه کن و به آن شکیبایی که خدا بهره‌ات سازد، بردبار باش و بدان که اهل زمین می‌میرند و اهل آسمان نخواهند ماند و همه چیز هلاک می‌شود جز خداوندی که آفریدگان را به قدرت خود آفرید و مردم را برانگیزاند و اوست یگانه بی همتا.

خواهر جان! جد من رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) از من بهتر بود و مادرم از من بهتر بود و پدرم از من بهتر بود و برادرم بهتر از من بود، همه از این جهان رفتند و من و هر مسلمانی باید به رسول خدا تأسی کنیم.

با این سخنان، حضرت زینب (علیه‌السلام) را آرام کردند، آن گاه زینب (علیهاالسلام) را سوگند دادند که خواهر باید در کشته شدن من گریبان چاک نکنی و روی خود را نخراشی.

با وجود غم عظیمی که حضرت زینب (سلام الله علیها) داشتند، در روز عاشورا با صبر و شجاعتی مثال‌زدنی در کنار امام و برادر خود ایستادند و با تمام وجود ایشان را دلداری می‌دهند و از اطفال و بانوان محافظت می‌کنند. ایشان پس از اسارت در کوفه و شام، خطبه‌هایی غرا ایراد کردند که در تاریخ ثبت شده است و نشانه‌ای از علم الهی خاندان اهل بیت (علیهم‌السلام) و سندی بر رسوایی بنی‌امیه است.

حضرت زینب

فضائل حضرت زینب

علم

یکی از القاب حضرت زینب سلام‌الله‌علیها، «عقیله» یا «عاقله» است. ائمه علیهم‌السلام درباره‌ی دانش و بینش حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها و حضرت زینب یک نظر دارند. امام باقر علیه‌السلام به نقل از پیامبر می‌فرمایند: این که اسم مادر ما را «فاطمه» گذاشتند، بی‌دلیل نبوده است. علت آن این است که پروردگار عالم در دنیای معنا به مادر ما خطاب کرده: «فَطَمْتُکَ بِالْعِلْمِ». «فطم»؛ یعنی قطع کردن، جدا کردن. لغت «فطم»، به معنای بریدن است. معنای حدیث چنین می‌شود: فاطمه (سلام الله علیها) را فاطمه می‌گویند، به علت این که خدا به او فرمود: من با پر کردن تو از علم خودم، تو را و قلبت را از علوم همه زمینیان بریدم و نگذاشتم تو در دانش و بینش، نیازمند علوم بشری بشوی.

دانش حضرت زهرا (سلام الله علیها) دانشی الهی است. کنار بازار کوفه، وقتی زینب کبری (سلام الله علیها) خطبه خواندند و حادثه کربلا را تحلیل کردند و مردم را به آن گناه بی‌نظیرشان آگاه کردند، حضرت زین‌العابدین (علیه‌السلام) کنار محمل عمه خود، خدا را شکر کردند و فرمودند: عمه جان! من پروردگار عالم را شکر می‌کنم و سپاسش را می‌گویم که «اَلْحَمْدُ لِلَّهِ أَنْتِ عَالِمَةٌ غَيْرُ مُعَلَّمَةٍ فَهِمَةٌ غَيْرُ مُفَهَّمَةٍ» (به حمدالله، شما دانای بدون معلم و فهمیده بدون مفسر هستید).

همچنین این بانوی بزرگوار روایات بسیاری از جد بزرگوارشان، رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، پدرشان امیرالمومنین (علیه‌السلام)، مادرشان حضرت زهرا (سلام الله علیها) و برادرانشان، امام حسن و امام حسین (علیهماالسلام) نقل فرموده‌اند، که مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به خطبه فدکیه حضرت زهرا (سلام الله علیها) و حدیث پیامبر درباره واقعه عاشورا اشاره کرد.

عبادت

بدون شک، بزرگ‌ترین وسیله برای تقرب به درگاه پروردگار متعال و وصول به مقام قرب و کمال، عبادت و بندگی در پیشگاه مقدس او است. البته عبادت خدا صرفاً خواندن چند رکعت نماز و یا انجام سایر احکام و عبادت‌های بدنی و مالی نیست؛ بلکه معنای عبادت، چنان که علمای لغت ذکر کرده‌اند، غایت خضوع و تسلیم و اظهار ذلت در پیشگاه خدای متعال است که نماز و روزه و سایر اعمال، مصادیقی است از آن مفهوم کلی.

قطعاً حضرت زینب (سلام الله علیها) در نهایت خضوع، ادب و اطاعت نسبت به خداوند متعال بودند. چنان که نقل شده است که ایشان در فصاحت، بلاغت، پارسایی و عبادت همانند پدرشان حضرت علی (علیه‌السلام) و مادرشان حضرت فاطمه (سلام الله علیها) بودند.

در تاریخ نقل شده است که تهجد و شب‌زنده‌داری حضرت زینب (علیهاالسلام) در تمام مدت عمرشان ترک نشد، حتی شب یازدهم محرم. از حضرت سجاد (علیه‌السلام) روایت شده که فرمودند: در آن شب، عمه‌ام زینب (علیهاالسلام) را دیدم که در جایگاه نماز نشسته و مشغول عبادت است.

همچنین فرمودند: همانا عمه‌ام زینب (علیهاالسلام)، همه نمازهای واجب و مستحب خود را در طول مسیر از کوفه به شام، ایستاده می‌خواندند. در بعضی از منزل‌ها، نشسته نماز خواندند که آن هم به جهت گرسنگی و ضعف ایشان بود؛ زیرا سه شب بود غذایی را که به او می‌دادند، میان بچه‌ها تقسیم می‌کردند؛ چون آن مردمان سنگ‌دل در هر شبانه‌روز به ما یک قرص نان بیشتر نمی‌دادند.

حضرت زینب

دفاع از حریم ولایت و امام زمان خود

نام حضرت زینب (سلام الله علیها) تنها در عاشورا و پس از وقایع آن جلوه‌گر نیست؛ بلکه ولایت‌پذیری و یاری امام زمانشان در تمام دوران زندگی‌شان جاری بوده و ایشان از همان آغاز ولادت، با جد بزرگوارشان و سپس مادر و پدر و دو برادرشان امام حسن و امام حسین (علیهم‌السلام) همگام بوده‌اند و مراتب ولایت‌مداری خویش را به نمایش گذاشته‌اند. اطاعت ایشان تا به این حد است که پس از شهادت سیدالشهدا (علیه‌السلام)، به نزد حضرت سجاد (علیه‌السلام) رفته و از ایشان کسب تکلیف می‌کنند و ایشان هم می‌فرمایند که همه زنان فرار کنند.

محدث قمی در ضمن وقایع عصر عاشورا از کتاب «اخبار الدول» نقل می‌کند: وقتی آن بی‌شرمان به خیمه‌های امام (علیه‌السلام) ریختند و شروع به غارت خیمه‌ها و سوزاندن آن‌ها کردند، شمر بن ذی‌الجوشن پیش آمد و قصد کشتن حضرت علی بن الحسین (علیه‌السلام) را که بیمار بودند، کرد. در این وقت زینب، دختر علی بن ابی‌طالب (علیهاالسلام) بیرون آمدند و گفتند: به خدا سوگند! نمی‌گذارم او را بکشید، تا من هم کشته شوم. شمر که چنان دید، از کشتن آن حضرت صرف‌نظر کرد.

و این هم فضیلت دیگری از فضائل بانوی شجاع و دلیر کربلا است که بدین وسیله جان امام زمان خود را حفظ کردند و آن حضرت را از کشته شدن به دست آن ناپاکان بی‌شرم نجات دادند.

فصاحت و بلاغت

کلمات و فرمایشات گهربار آن حضرت در خطبه‌هایی که از آن حضرت روایت شده است، خود قوی‌ترین دلیل بر کمال فصاحت و بلاغت آن بانوی بزرگوار است. در اینجا به قسمت کوتاهی از خطبه‌های کوبنده آن حضرت در مجلس یزید که باعث لرزش حکومت بنی‌امیه شد، اشاره می‌کنیم:

ای یزید! در آن روزی که خداوند بدن‌های پاک شهیدانمان را حاضر می‌کند تا حق و حقوق خود را از ستمگر بستاند، تو به رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) وارد خواهی شد؛ اما می‌دانی در چه حالی؟! در حالی که خون عزیزان او ریخته و حرمت ذریه او را از بین برده‌ای.

آری، ای یزید! از این پیروزی ظاهری که به دست آورده‌ای، غرق شادی مشو و آن عزیزان را که در کربلا به خاک و خون کشیده‌ای، مغلوب و مرده مپندار؛ که خدای تعالی می‌فرماید: «کسانی را که در راه خدا کشته شده‌اند، مرده مپندارید؛ بلکه آنان زنده‌اند و نزد خدای خود روزی می‌خورند.»

و ای یزید! برای تو همین بس که حاکم در آن روز، خداوند و دشمن تو پیامبر خدا و یاور و پشتیبان اهل بیت، جبرئیل باشد. به زودی کسی که این مقام را برای تو زینت داده و تو را بر گردن مسلمین سوار کرده، خواهد دانست که چه جانشین بدی برای خود تعیین کرده و در روز جزا درمی‌یابد که بدترین مکان از آن کیست، و بدبختی و ضعف و زبونی شامل چه افرادی خواهد شد.

گریه امام زمان (علیه‌السلام) بر اسیری حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها)

حاج ملا سلطان علی روضه‌خوان تبریزی، که از جمله عباد و زهاد است، می‌گوید: امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را در خواب دیدم و عرض کردم: مولای من! آیا آنچه در زیارت ناحیه مقدسه آمده: «فَلَأَنْدُبَنَّكَ صَبَاحاً وَ لَأَبْكِيَنَّ عَلَيْكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً» (پس هر صبح و شام بر شما ندبه می‌کنم و به جای اشک، خون می‌گریم) صحیح است؟ فرمودند: «بَلی»، عرض کردم: «آن مصیبتی که در سوگ آن به جای اشک، خون گریه می‌کنید، کدام است؟ آیا مصیبت حضرت علی اکبر (علیه‌السلام) است؟» فرمودند: «نه، اگر حضرت علی اکبر (علیه‌السلام) زنده بودند، ایشان هم در این مصیبت، خون گریه می‌کردند.» عرض کردم: «آیا آن مصیبت حضرت عباس (علیه‌السلام) است؟» فرمودند: «نه، بلکه اگر حضرت عباس (علیه‌السلام) هم در حیات بودند، ایشان هم در این مصیبت خون گریه می‌کردند.» گفتم: «البته مصیبت سیدالشهدا (علیه‌السلام) است؟» فرمودند: «نه، حضرت سیدالشهدا (علیه‌السلام) هم اگر در حیات بودند، در این مصیبت خون گریه می‌کردند.» پرسیدم: «پس این کدام مصیبت است؟» فرمودند: «آن مصیبت اسیری حضرت زینب (علیهاالسلام) است.»

چکیده: عقیله بنی‌هاشم، پاسدار حریم امامت

همان‌گونه که در این مقاله بررسی شد، حضرت زینب (علیهاالسلام) تنها یک شخصیت تاریخی یا خواهر فداکار امام حسین (علیه‌السلام) نیست؛ ایشان تجلی تمام‌عیار کمال زن مسلمان معرفی‌شده در قرآن و الگوگیری از خاندان رسالت هستند. از علم لدنی و عبادت بی‌وقفه، که شب عاشورا نیز ترک نشد، تا فصاحت و بلاغتی که حکومت مستبد بنی‌امیه را در دربار یزید به لرزه درآورد، هر بخش از حیات ایشان درسی بزرگ برای بشریت است.

حضرت زینب (علیهاالسلام) مصداق والای ولایت‌مداری و ثبات قدم در سخت‌ترین شرایط است؛ بانویی که توانستند با تمام داغ‌هایی که بر دل داشتند، کاری کنند تا امروز نیز مسلمانان جهان، مدیون فداکاری و ایثار ایشان باشند.