واژه «توسل» یکی از مفاهیم قرآنی است که که خداوند متعال در آیه شریفه «وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ» خود به بندگانش امر فرموده و در سیره عملی پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نیز به وضوح تایید شده است.

«توسل» یکی از اموری است که وهابیت با سایر مسلمانان در آن اختلاف دارند. شبهه‌ای که درباره توسل مطرح می‌شود این است که واسطه و وسیله قرار دادن شخصی نزد خداوند، شرک به خداوند است. آیا در راه تقرّب به خداوند نیازی به واسطه است؟

پاسخ اسلام، در قالب آموزۀ توسل، نهفته است؛ یعنی جستجوی «وسیله»ای که خود خداوند در قرآن (مائده/۳۵) به آن امر فرموده است. توسل، خط ظریفی است میان توحید خالص و شرک پنهان؛ مسیری که عبور از آن، نه تنها نافی ارتباط مستقیم با خالق نیست، بلکه اوج ادب بندگی در برابر عظمت و جلال الهی و اعتراف به نقش بندگان مقرب در نظام فیض ربوبی است. این مقاله، به بررسی این حقیقت قرآنی و سنت نبوی می‌پردازد تا روشن سازد: توسل، خود بخشی از توحید است.

در این مقاله می خوانیم:

  • تعریف توسل
  • توسل در قرآن
  • توسل در سنت : روایات شیعه و اهل سنت
  • اقسام توسل
  • پاسخ به شبهات و سوالات متداول

تعریف توسل

واژه «توسل» بر وزن «تفعل» از ماده وسل به معنای وسیله جویی برای تقرب است و «وسیله» چیزی است که با آن می‌توان به مقصود رسید. تمامی فرهنگ‌های لغت، «وسیله» را شبیه آن چه گفته شد، معنا کرده اند؛ زیرا معنای آن، جزء مفاهیم روشن است.

ابن کثیر درباره معنای توسل می‌گوید: «انسان بین خود و خدا، واسطه‌ای قرار دهد، تا خداوند نیاز و حاجتش را به خاطر آن واسطه برآورده سازد.» با بررسی منابع اسلامی به این نتیجه می‌رسیم که توسل انواع فراوانی دارد که بعضی مورد اتفاق همه دانشمندان اسلامی، و بعضی از آن ممنوع و حرام است. دسته سوم دسته مورد اختلاف است که به همه این موارد در بخش‌های بعدی مقاله می‌پردازیم.

قرآن

توسل در قرآن

1. فرمان به طلب وسیله (آیه ۳۵ سوره مائده)

مهم‌ترین و محوری‌ترین نص قرآنی در باب توسل، آیه ۳۵ سوره مائده است که یک فرمان مطلق الهی را صادر می‌کند: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تَفْلِحُونَ»؛ «ای کسانی که ایمان آورده‌اید، از خدا پروا کنید و وسیله‌ای برای تقرّب به او بجویید و در راه او جهاد کنید؛ باشد که رستگار شوید.»

در معنای واژه «وسیله» گفته شده است که به معنی آن چیزی است که با آن به دیگری تقرب جویند. مفسران معتقدند این مفهوم شامل هر آن چیزی است که موجب قرب به پروردگار شود؛ از جمله اعمال صالح، ایمان به خدا، و مقام و شفاعت اولیای الهی. این آیه، تقرب به خداوند را نیازمند جستجو و به‌کارگیری یک واسطه مشروع معرفی می‌کند.

در مورد این آیه پیامبر اکرم فرمودند: «امامان و پیشوایان [پس از من] همگی از فرزندان حسین هستند، و هرکس از ایشان فرمان برد، خدا را اطاعت کرده، و هرکس نافرمانی آنان کند خدا را معصیت کرده است، و ایشان چنگاویز محکم و دستگیره استوار (الْعُرْوَهْ الْوُثْقَی) هستند، و اینان وسیله به سوی خداوند عزّوجلّ هستند (هُمُ الْوَسِیلَهُ إِلَی اللَّهِ)». (عیون اخبار الرضا، ج2، ص58)

2. تأیید واسطه‌خواهی از مقربان (آیات ۵۶ و ۵۷ سوره اسراء)

این آیات، مرز میان عبادت شرک‌آلود و توسل مشروع را به روشنی ترسیم می‌کنند. خداوند پس از نهی از خواندن کسانی که قدرت دفع ضرر ندارند (آیه ۵۶)، درباره مقربان مورد توسل چنین می‌فرماید:

«قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُمْ مِنْ دُونِهِ فَلَا يَمْلِكُونَ كَشْفَ الضُّرِّ عَنْكُمْ وَلَا تَحْوِيلًا(56) أُولَئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا(57)»؛ «بگو: کسانی را که به جای خدا [معبودان خود] پنداشتید، بخوانید [تا بفهمید که] آن‌ها نمی‌توانند آسیب و گزندی را از شما دفع کنند، و نه [آن را از شما به دیگری] انتقال دهند.(56) آن کسانی را که [مشرکان] می‌خوانند، خودشان به سوی پروردگارشان وسیله می‌جویند؛ هر کدام که مقرب‌تر باشند - و به رحمت او امید دارند و از عذاب او می‌ترسند. به‌راستی عذاب پروردگار تو همواره درخور پرهیز است.(57)»

این آیه تأکید می‌کند که مقربان الهی (پیامبران و صالحان) که واسطه رحمت خدا هستند، خود در بالاترین مراحل طلب وسیله و تقرب به خدایند. این نشان می‌دهد که واسطه قرار دادن ایشان به معنای عبادت مستقل آنان نیست، بلکه بهره‌گیری از مقام و منزلت کسانی است که خود در اوج بندگی و تقرب به خدا قرار دارند. خداوند در این جا از این که غیر را در جای خدا بگذاریم، منع می‌کند، اما توسل صحیح برای نزدیکی به پروردگار را تایید می‌کند.

3. توسل به دعای اولیای الهی و طلب مغفرت (آیات ۹۷ و ۹۸ سوره یوسف)

داستان فرزندان یعقوب (علیه‌السلام) پس از پشیمانی از گناهانشان، مصداق روشنی از توسل به دعای فرد صالح است: «قَالُوا يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِئِينَ، قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّي إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ»؛ «گفتند: ای پدر! برای گناهان ما آمرزش بخواه، که ما خطاکار بودیم. (یعقوب) گفت: به زودی از پروردگارم برای شما آمرزش می‌طلبم؛ زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.»

در این آیات، برادران یوسف (علیه‌السلام) مستقیماً از خدا طلب آمرزش نکردند، بلکه دعای آمرزش پیامبر خدا (یعقوب علیه‌السلام) را به عنوان واسطه‌ای برای جلب مغفرت الهی قرار دادند. یعقوب (علیه‌السلام) نیز این درخواست را رد نکرد و وعده استغفار داد، که این عمل در واقع تأییدی قاطع بر مشروعیت توسل به دعای صالحان و مقربان نزد خداوند است.

۴. طلب مغفرت به واسطه پیامبر (آیه ۶۴ سوره نساء)

در این آیه، خداوند راه دستیابی به توبه و مغفرت را برای گناهکاران، مشروط به واسطه‌گری پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌داند: «وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُوا أَنفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَّحِيمًا»؛ «و اگر آنان هنگامی که به خود ستم کردند، نزد تو می‌آمدند و از خدا آمرزش می‌خواستند، و پیامبر هم برای آن‌ها طلب آمرزش می‌کرد، قطعاً خدا را توبه‌پذیر و مهربان می‌یافتند.»

این آیه یک روش ویژه برای قبولی توبه و جلب رحمت الهی معرفی می‌کند که در آن، استغفار و واسطه‌گری پیامبر اکرم در کنار استغفار خود گناهکار قرار می‌گیرد. این تأکید بر واسطه‌گری، نشان‌دهنده اهمیت جایگاه ایشان به عنوان یک وسیله الهی برای دستیابی به رحمت پروردگار است.

5. درخواست آب و اعجاز حضرت موسی (آیه ۱۶۰ سوره اعراف)

این آیه، که در ماجرای قوم موسی (علیه‌السلام) و درخواست آب نازل شده، تأکید دارد که خداوند در جاری ساختن فیض خود از واسطه استفاده می‌کند: «وَقَطَّعْنَاهُمُ اثْنَتَيْ عَشْرَةَ أَسْبَاطًا أُمَمًا وَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى إِذِ اسْتَسْقَاهُ قَوْمُهُ أَنِ اضْرِبْ بِعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانْبَجَسَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَشْرَبَهُمْ ...»؛ «و آن‌ها را به دوازده تیره که هر یک امتی بودند، تقسیم کردیم. و چون قوم موسی از او آب خواستند، به او وحی کردیم که عصایت را بر آن سنگ بزن؛ پس دوازده چشمه از آن جوشید. هر گروهی آبشخور خود را دانستند...»

این واقعه نشان‌دهنده جریان فیض الهی (آبرسانی) از طریق یک وسیله مادی و به فرمان یک واسطه یعنی پیامبر خدا است. قوم موسی از او طلب آب می‌کنند و پیامبر خدا آنان را از این کار منع نمی‌کند و نمی‌گوید بروید مستقیما از خدا طلب آب کنید. در ادامه خداوند می‌توانست مستقیماً آب را نازل کند، اما به حضرت موسی (علیه‌السلام) امر کرد که عصا را بر سنگ بزند. این امر دلالت بر این دارد که خداوند در نظام تکوین و تشریع، امور را با اسباب و وسایل خاص به انجام می‌رساند و مقام پیامبران و اولیای او به خودی خود وسیله‌ای برای جریان این فیوضات است.

توسل

توسل در سنت : روایات شیعه و اهل سنت

توسل به معنای واسطه قرار دادن امر یا شخص دارای منزلت نزد خداوند برای تقرب، آمرزش گناهان و برآورده شدن حاجات است. این عمل در منابع حدیثی شیعه و اهل سنت مورد تأکید قرار گرفته است.

الف) روایات و سیره پیامبر در منابع اهل سنت

۱. توسل به جاه و دعای پیامبر (علیه‌السلام) در زمان حیات و پس از رحلت (حدیث مرد نابینا)

از جمله مهم‌ترین ادله‌ای که جمهور علمای اهل سنت (شافعی، مالکی، حنبلی و متأخران حنفی) برای جواز توسل به ذات و مقام پیامبر (علیه‌السلام) حتی پس از وفات ایشان مطرح کرده‌اند، حدیث مرد نابینا است.

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به مردی که برای شفای نابینایی خود آمده بود، دستور دادند تا با وضویی کامل، دو رکعت نماز بخواند و سپس چنین دعا کند:

«اللهم إنی أسئلک و أتوجّه إلیک بنبيّك محمد نبي الرحمة، یا محمد إنی أتوجّه بك إلی ربی فی حاجتي هذه لتُقضی لی، اللهم شفّعه فیّ»؛ «بارالها! من تو را می‌خوانم و به وسیله پیامبرت محمد، پیامبر رحمت، به سوی تو روی می‌آورم. ای محمد! من به وسیله تو به سوی پروردگارم در این حاجتم روی می‌آورم تا برای من برآورده شود. خدایا! او را شفیع من قرار ده».

پس از رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله)، عثمان بن حنیف که خود راوی حدیث فوق بود، در زمان خلافت عثمان به فردی که مشکلی داشت، همین روش را برای توسل به قبر پیامبر (صلی الله علیه و آله) آموخت تا حاجتش برآورده شود. این امر دلالت بر سیره صحابه و جواز توسل به جاه و مقام پیامبر (علیه‌السلام) پس از رحلت ایشان دارد. (المعجم الکبیر طبرانی، ج 9، ص 30)

2. درخواست باران در کنار قبر پیامبر

بیهقی و ابن ابی شیبه روایت کرده‍اند: «در زمان خلافت عمر، مردم را قحطی گرفت، پس بلال بن حرث که از اصحاب پیامبر بود، به سوی قبر آن حضرت آمد و گفت: ای رسول خدا! امت هلاک شدند، برای آنان طلب آب (باران) کن، پس بلال رسول خدا را در خواب دید که به او خبر داد به زودی مردم سیراب می‌شوند.»

در این نقل، بلال بن حرث، پیغمبر را بعد از وفات، مخاطب قرار می‌دهد و به او متوسل می‌شود و از او طلب باران می‌کند. اگر این یک بدعت و عمل خلاف و منکر بود، هرگز صحابی رسول خدا در محضر سایر اصحاب، چنین عملی را انجام نمی‌داد.

۳. توسل به حق سائلان

عطیه عوفی از ابو سعید خدری نقل می‌کند که پیامبر اکرم فرمودند: «کسی که از خانه خود بیرون برود و در این حال دعای زیر را بخواند، با رحمت خداوند رو به رو می‌شود و هزار فرشته برای او طلب آمرزش می‌کنند: اللهم انی اسالک بحق السائلین علیک و اسالک بحق ممشای هذا... فاسالک ان تعیذنی من النار، و ان تغفر لی ذنوبی انه لایغفر الذونب الا انت ...» یعنی: «پروردگارا از تو درخواست می‌کنم به حق سوال کنندگان و به حرمت گام‌هایی که به سوی تو بر می‌دارم ...، از تو می‌خواهم مرا از آتش باز داری و گناهان مرا ببخشی، زیرا گناهان زا جز تو کسی نمی‌بخشد.» (کنزالعمال، ج15، ص396 و مسند احمد بن حنبل، ج3، ح21)

این روایت نشان می‌دهد که انسان در مقام درخواست حاجت از خدا می‌تواند مقام و منزلت حق و شان صالحان را واسطه خویش قرار دهد. 

در این جا به جهت طولانی نشدن مقاله، به سه روایت استناد شد، اما روایات دیگری نیز در منابع اهل سنت یافت می‌شود که نشان دهند توسل به پیامبر اکرم، پیش از ولادت ایشان، در زمان حیات ایشان و پس از وفات ایشان است. همچنین توسل، در سیره اصحاب و تابعین همچون عایشه، عمر، ابوایوب انصاری و ... در این منابع نقل شده است.

ب) روایات در مکتب اهل بیت (علیهم‌السلام)

1. معرفی وسیله در کلام جناب سلمان

سلمان از پیامبر اکرم نقل می‌کند که مى‌فرمود: خداوند مى‌فرمايد: اى بندگانم، آيا چنين نيست كه كسى به شما نيازى دارد، آن را برآورده نمى‌كنيد، مگر اينكه آن کسی را که نزد شما محبوب‌ترين مردم است، شفيع گرداند، تا حاجتش را به احترام وى برآورده سازيد؟ بدانيد كه گرامى‌ترين و محبوب‌ترين خلق نزد من، محمد صلّى الله عليه و آله و سلّم و افضلشان محمد و برادرش على عليه السّلام است‌. پس ائمۀ عليهم السّلام وسائلى هستند كه بايد مرا به مقام آنان بخوانيد، تا حاجت روا گرديد و يا بيمارى داريد كه مى‌خواهيد برطرف گردد. بايد بگوييد: به حق محمد صلّى الله عليه و آله و سلّم و فرزندان پاكش عليهم السّلام آن را به بهترين وجه جبران فرما.

گروهى از منافقين گفتند: يا ابا عبد الله! چرا به آن‌ها متوسّل نمى‌شوى، تا غنى‌ترين مردم مدينه گردى‌؟ سلمان گفت: من خدا را به واسطۀ آنان خواندم، اما براى حاجتى كه بزرگ‌تر و سودمندتر و برتر از ملك دنياست‌؟ به حق اينان از او خواستم تا زبانى به حمدش گويا و قلبى به نعمت‌هايش شاكر و آگاه و بدنى كه صابر بر بيماري‌ها باشد به من عطا كند، و خداى عزّ و جلّ‌ آن‌ها را به من داده است و اين‌ها هزاران بار از ملك دنيا و هر چه در آن است، برتر مى‌باشند. (إرشاد القلوب، ج۲، ص۴۲۴)

2. سبب و وسیله پیامبر و ائمه هستند

در روایاتی از ائمه علیهم‌السلام به طور مستقیم آمده است که خود را سبب، و وسیله به درگاه خداوند معرفی کرده اند. به عنوان مثال: امام صادق علیه‌السلام فرمودند: «ما سبب و واسطه بين شما و خدا هستيم.» (الامالی للطوسی، ج1، ص157) و یا در حدیثی دیگر پیامبر اکرم در شان خود و امیرالمومنین علیه‌السلام می‌فرمایند: «...مَنْ أَطَاعَنَا أَطَاعَ اَللَّهَ وَ نَحْنُ اَلْوَسِيلَةُ إِلَى اَللَّهِ وَ اَلْوُصْلَةُ إِلَى رِضْوَانِ اَللَّهِ...»؛ «... و مطيع ما، مطيع خداست؛ ما وسيله به سوى خدایيم و رساننده به رضوان اویيم؛...»

دعا و توسل

اقسام توسل (انواع وسیله)

توسل، به معنای عام، روش‌های متعددی را در بر می‌گیرد که مسلمانان از طریق آن‌ها به دنبال تقرب به خداوند و برآورده شدن حاجات خود هستند. تقسیم‌بندی توسل بر اساس مشروعیت آن نزد مذاهب مختلف اسلامی، به سه دسته اصلی صورت می‌گیرد.

الف) توسل مشروع و مورد اجماع (اتفاق فریقین)

این قسم از توسل، به اجماع همه مسلمانان جایز و مورد تأیید است و کسی در آن اختلافی ندارد. از جمله توسل به ذات خداوند و اسماء و صفات او، توسل به ایمان و اعمال صالح، توسل به قرآن، و توسل به دعای شخص صالحی که در قید حیات است. همچنین توسل به پیامبر در زمان حیات، آثار پیامبر (مانند تبرک جستن به آب وضوی پیامبر) و اعتقاد به شفاعت پیامبر در روز قیامت از جمله مواردی است که مسلمانان در درستی آن اتفاق نظر دارند.

ب) توسل غیر مشروع و ممنوع

این قسم از توسل، به اتفاق همه مذاهب اسلامی حرام و ممنوع است و غالباً مصداق شرک یا بدعت شمرده می‌شود. توسل به طاغوت، توسل به بت‌ها و به طور کلی زمانی که اعتقاد بر این باشد که کسی یا چیزی مستقل از خداوند قدرتی دارد، توسل حرام و غیر مجاز محسوب می‌شود. 

ج) توسل مورد نزاع (محل اختلاف وهابیت با جمهور مسلمانان)

این قسم از توسل، مورد پذیرش عموم مسلمانان (شیعه و اکثریت اهل سنت) است، اما وهابیت آن را بدعت یا نامشروع می‌داند. این مورد عبارت است از: توسل به جاه و مقام پیامبر و اولیای الهی (پس از رحلت) و همچنین توسل به دعا و آثار ایشان در حیات برزخی. که در این مورد روایات قرآن و احادیث از منابع اهل سنت و شیعه در بخش‌های قبلی مورد استناد قرار گرفت. 

علمای بزرگ شیعه و سنی، بر جواز این توسل فتوا داده اند. به عنوان مثال سبُکی از علمای بزرگ اهل سنت می‌گوید: «از روش شخصیت‌ها و بزرگان صالح گذشته استفاده می‌شود که تبرک به قبور مردگان امرری شرعی و دینی است و مانعی ندارد، چه رسد به قبور پیامبران و اگر کشی ادعا کند که قبور پیامبران با قبور سایر مردگان برابر و یکسان است، سخن زشت و باطلی به زبان آورده است؛ چون موجب پایین آوردن مقام شامخ پیامبران شده است و شکی نیست که سبک شمردن مقام رسول اکرم و یکسان دانستن آن حضرت با دیگران کفر است.»

توسل

پاسخ به شبهات و سوالات متداول

آیا توسل به پیامبران و اولیای الهی پس از رحلت، مصداق شرک است؟

پاسخ: خیر، توسل شرک نیست، زیرا توحید در عبادت به این معناست که تنها خداوند را مستقلاً مورد پرستش قرار دهیم. شخص متوسل، حاجت را تنها از خدا می‌خواهد و پیامبر یا ولی را فقط به عنوان واسطه‌ای آبرومند و آیینه‌ای برای فیض الهی می‌بیند، نه شریکی برای خدا در خالقیت یا الوهیت. وهابیت (که آن را شرک می‌داند)، توسل به مقام و جاه اولیا را به عبادت آنان خلط می‌کند، در حالی که جمهور مسلمانان (شیعه و اکثریت اهل سنت) این تفکیک را انجام داده و توسل را جایز می‌دانند.

آیا توسل به معنی زیر پا گذاشتن فرمان «ادعونی أستجب لكم» است؟

پاسخ: خیر، توسل منافاتی با دعای مستقیم ندارد. دستور الهی مبنی بر «وسیله‌ای بجویید» (آیه ۳۵ مائده) خود بخشی از فرمان بندگی و تقرب است. در واقع، توسل، نوعی رعایت ادب بندگی در پیشگاه الهی است؛ همان‌طور که انسان برای رسیدن به یک مقام حکومتی، از طریق واسطه‌ای مقرب اقدام می‌کند، نه به دلیل ناشنوا بودن مقام، بلکه برای رسیدن به اجابت سریع‌تر و از طریق کانال‌های مورد تأیید. این، عین عمل به دستورات شریعت است.

آیا مردگان صدای زندگان را می‌شنوند تا بتوان به آن‌ها متوسل شد؟

پاسخ: این سؤال در موضوع توسل به ذات اولیا پس از رحلت مطرح می‌شود. پاسخ این است که اولاً، توسل در درجه اول به جاه و مقام (منزلت) شخص نزد خداست که پس از رحلت نیز باقی است و نیازی به شنیدن مستقیم ندارد. ثانیاً، بنا بر روایات و دلایل کلامی شیعه و اهل سنت، اولیای الهی در حیات برزخی هستند و برای برخی از ارواح مقرب، سَماع (شنیدن) قابل اثبات است؛ لذا بر فرض نیاز به شنیدن نیز، مانعی وجود ندارد.

آیا توسل به ذات پیامبر (علیه‌السلام) و اولیا پس از رحلت، بدعت محسوب می‌شود؟

پاسخ: خیر، این عمل بدعت نیست، زیرا ریشه قرآنی دارد و در سیره صحابه وجود داشته است. حدیث مرد نابینا و دستور پیامبر (صلی الله علیه و آله) به دعای توسل، مهم‌ترین دلیل است. همچنین، سیره عثمان بن حنیف که پس از رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله) همان دعا را به دیگران آموخت، و نیز عمل عمر بن خطاب در توسل به عباس، نشان‌دهنده جواز و سنت بودن این عمل در صدر اسلام است. بسیاری از فقها و علمای مذاهب چهارگانه اهل سنت نیز آن را جایز شمرده‌اند.

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

بررسی عمیق آیات قرآن کریم و روایات متواتر سنت نبوی در منابع شیعه و اهل سنت، به‌وضوح نشان می‌دهد که توسل، به معنای طلب واسطه برای تقرب به خداوند، نه تنها عملی مشروع، بلکه فرمانی الهی است (مائده/۳۵).

اصول توسل مورد اجماع کامل مسلمانان است. در مورد توسل به جاه و مقام اولیای الهی (مانند پیامبر (صلی الله علیه و آله) و اهل بیت (علیهم‌السلام)) پس از رحلت، گرچه وهابیت و سلفیه آن را ممنوع می‌دانند، اما جمهور فقها و علمای بزرگ مذاهب اربعه اهل سنت و تمامی علمای شیعه، آن را جایز و مستند به سیره صحابه و روایات صحیح می‌دانند.

در نهایت، توسل، تجلی ادب بندگی و اعتراف به وجود سلسله مراتب فیض در آفرینش است. متوسل، تنها خداوند را مؤثر مستقل می‌داند و واسطه را صرفاً پلی برای اتصال به دریای بی‌کران رحمت او می‌شمارد. این عمل، نه تنها نافی توحید نیست، بلکه کمال توحید و استفاده از ابزارهایی است که خود خالق به ما معرفی کرده است.