گریه و حزن در قرآن و سنت

گریه و حزن در زمانی که عزیزی از دست می‌رود، عملی فطری در نزد عاقلان و خردمندان عالم است. هر چقدر منزلت و عزت فردی که از دست رفته بیشتر باشد، اندوه بر فقدان وی، شدیدتر و جانکاه‌تر خواهد بود. در تفکر شیعی، هیچ مخلوقی برتر و با فضیلت‌تر از چهارده معصوم علیهم‌السلام در بین خلائق خداوند وجود ندارد. پروردگار متعال نیز به هیچ چیزی به اندازه این بزرگواران نیز سفارش نکرده است. از این‌رو غمگین بودن و محزون ماندن بر شهادت حضرات معصومین علیهم‌السلام، از اموری است که همواره برای یک شیعه و مؤمن به تعالیم ثقلینی، ادامه دارد. جواز این امر نیز برخاسته از متن تعالیم قرآنی و روایی است.

در قرآن می‌خوانیم که حضرت یعقوب علیه‌السلام بر فقدان فرزندش -حضرت یوسف علیه‌السلام- محزون بود و گریه می‌کرد. ایشان آنقدر گریه کرد که چشمانش کور شد[1] و این اندوه به حدی گزارش شده که نزدیک بود ایشان هلاک شود[2] ولی آن نبی گرامی خداوند، دست از این غم، نکشید و خداوند نیز او را تأیید کرد.[3]

در روایات متواتر شیعی، ترغیب و تشویق به گریه، حزن و اندوه بر شهادت امام حسین علیه‌السلام شده است. [4] به نحوی که حکم گریه و جزع کردن برای سیدالشهداء علیه‌السلام، از دیگران استثناء شده است. [5] ثواب‌های زیاد و عظیمی نیز برای این کار بیان شده است. [6]

در این رهگذر مشاهده می‌شود که ائمه اطهار علیهم‌السلام، با اینکه در شرایط تقیه سنگین به سر می‌بردند و دائماً زیر نظر نگاه‌های سخت‌گیرانه حکمرانان جور زمانشان بودند، نسبت به گریه کردن و محزون بودن در عزای سیدالشهداء علیه‌السلام، هرگز کم نگذاشتند.

امام سجاد علیه‌السلام

این امام همام، در واقعه عاشورا حضور داشتند و از نزدیک شاهد آن جنایات در حق حجّت خدا و اهل بیت ایشان، بودند. حزن ایشان آنقدر زیاد بود که تا بیست سال بعد از شهادت پدر بزرگوارشان، با دیدن آب و غذا، آنقدر گریه می‌کردند که خادم ایشان خوف هلاک شدن آن بزرگوار را داشت.[7]

گریه و عزای آن بزرگوار در نزد اهل بیت علیهم‌السلام، مشهور است به نحوی که امام صادق علیه‌السلام فرمودند: «جدم علی بن الحسین علیهما‌السلام هرگاه حسین بن علی علیه‌السلام را به یاد می‌آورد، آن‌قدر گریه می‌کرد که محاسن شریفش پر از اشک می‌شد و بر گریه او، حاضران گریه می‌کردند.»[8]

همچنین نقل شده است که ایشان برای بانوان سیاه‌پوش بنی‌هاشم که برای عزای امام حسین علیه‌السلام، نوحه می‌کردند، غذا درست کردند.[9]

امام باقر علیه‌السلام

ایشان در واقعه کربلا حضور داشتند و چهار ساله بودند.[10] حضرت باقر علیه السلام نیز بر گریه کردن در عزای سیدالشهداء علیه‌السلام، توصیه داشتند. [11] همچنین نحوه عزاداری بر امام حسین علیه‌السلام برای نیل به ثواب آن را نیز آموزش داده‌اند. [12]

در تاریخ آمده است که كميت به مدينه آمد و به خدمت «ابى‌جعفر محمّد بن على بن الحسين بن على» رسيد. شبى امام او را اجازه داد و وى به شعرخوانى پرداخت و چون به اين بيت از قصيده ميميه خود رسيد كه: «كشته نينوائى كه گرفتار پيمان شكنى و خيانت مردم فرو مايه و پست نهاد شد.» ابوجعفر گريست و سپس فرمود: اگر مالى داشتيم به تو می‌داديم، اما پاداش تو همان باشد كه پيغمبر خدا به حسّان بن ثابت فرمود: تا از ما خاندان (پيغمبر) دفاع می‌كنى هماره به روح القدس مؤيد باشى.[13]

امام صادق علیه‌السلام

ایشان، نفس زدن کسی که غمگین بر ظلم بر اهل بیت علیهم‌السلام است را تسبیح خداوند معرفی کرده‌اند[14] و برای صرخه زدن و فریاد کشیدن در اوج اندوه بر عزای ایشان، دعای رحمت کرده‌اند.[15]

ایشان از تشکیل مجالس برای گریه بر عزای اهل بیت علیهم‌السلام، اظهار رضایت کرده و شیعیان را بدان تشویق می‌کردند. [16] ابوهارون مکفوف روایت کرده است که روزی به دستور امام صادق علیه‌السلام، شعری بر مصیبت سیدالشهداء علیه‌السلام بخوانم. من اطاعت کردم ولی حضرتش فرمودند: همان‌طورى كه پيش خود شعر و مرثيه می‌خوانيد برايم بخوان يعنى با رقّت و لطافت.

ابوهارون مى‏گويد: پس اين بيت را براى آن جناب با رقّت و لطافت خواندم: «گذر كن بر قبر حضرت حسين بن على عليهما‌السلام، پس به استخوان‌هاى پاك و مطهّرش بگو.» ابا هارون می‌گويد: امام عليه‌السلام گريست، سپس فرمود: بيشتر برايم بخوان. پس قصيده ديگر براى حضرتش خواندم. ابا هارون می‌گويد: امام عليه‌السلام گريستند و صداى گريه اهل منزل را از پشت پرده شنيدم. [17]

در روایتی دیگر، مشابه همین امر از ابوعماره المنشد، نقل شده است. [18] گریه کردن مخدرات در نزد ایشان، در عزای سیدالشهداء علیه‌السلام نیز گزارش شده است. [19]

امام کاظم علیه‌السلام

حزن و اندوه امام کاظم علیه‌السلام با آمدن ماه محرم، آغاز می‌شد. در این مدت، ایشان هرگز خندان دیده نمی‌شد و غم آن بزرگوار هر روز بیشتر می‌گشت تا اینکه در روز عاشورا، اوج مصیبت و حزن و گریه آن امام همام بود. حضرتش می‌فرمودند: امروز، روزی است که حسین بن علی علیه‌السلام، در آن شهید شد. [20]

امام رضا علیه السلام

یکی از مصادیق حزن و اندوه اهل بیت علیهم‌السلام بر عزای سیدالشهداء علیه‌السلام، از طریق امام رضا علیه‌السلام به ما رسیده است. ایشان فرمودند: «إِنَّ يَوْمَ الْحُسَيْنِ أَقْرَحَ جُفُونَنَا وَ أَسْبَلَ دُمُوعَنَا.» همانا روز مصیبت حسین -علیه‌السلام- سبب زخم شدن پلک چشمان ما می‌شود و اشک‌های ما را روان می‌سازد.[21]

اندوه اهل بیت علیهم‌السلام به ویژه امام رضا علیه‌السلام، در عزای بر امام حسین علیه‌السلام آنقدر زیاد است و اینقدر گریه می‌کنند که پلک چشمان ایشان، دچار درد و زخم می‌شود. در روایتی آمده است که ایشان خطاب به دعبل -شاعر معروف شیعی- فرمودند: «اى دعبل ! هر كس در مصيبت هر كس بر مصيبت ما بگريد يا حتى يک نفر را بگرياند، اجر او بر خداست. اى دعبل ! هر كس در مصيبت ما چشمش اشكبار شود و بر مصيبتى كه از دشمنانمان بر ما رسيده بگريد، خداوند او را با ما محشور مى كند. ای دعبل! کسی که در مصیبت جدّم امام حسین علیه‌السلام بگرید، البته خداوند گناهان او را بیامرزد.»

دعبل می‌گوید: سپس ایشان برخاست و پرده‌ای در میان ما و اهل حرم زد و ایشان را پشت پرده نشانید تا در مصیبت جدّ خود امام حسین علیه‌السلام بگریند. آنگاه رو به من كرد و فرمود: اى دعبل ! براى حسين مرثيه بخوان . تو تا زنده‌اى ستايشگر و ياور مايى . پس تا مى‌توانى از يارى ما كوتاهى مكن .

دعبل گويد: اشكم جارى شد و اين اشعار را خواندم :اى فاطمه ! اگر به خيال تو مى‌گذشت كه روزى حسين تو كنار شط فرات، لب‌تشنه جان دهد، بر صورت خويش مى‌زدى و اشک از ديدگان جارى مى‌ساختى. اى فاطمه! اى دختر پيامبر نيكى! برخيز و مويه كن بر اختران آسمان‌ها كه بر خاک تيره افتاده‌اند.» [22]

مرحوم شیخ صدوق، حالت امام رضا علیه‌السلام بعد از شنیدن این اشعار را این‌گونه گزارش می‌کند: پس زنان خانه بر صورت‌های خود زدند و صدای ناله و فریادهایشان از پشت پرده بالا رفته و امام رضا علیه‌السلام نیز گریه کرده تا جایی که دو بار از هوش رفتند.[23]

غم و اندوه امام رضا علیه‌السلام بر شهادت سیدالشهداء، دائمی بود. ابی‌بکار روایت می‌کند: «از تربتى كه بالاى سر قبر حضرت حسين بن على عليهما‌السلام بود مقدارى برداشتم، اين تربت سرخ رنگ بود، پس بر حضرت رضا عليه‌السلام وارد شده و آن را به حضرت عرضه داشتم. آن جناب تربت را در كف دستشان نهاده و بوئيدند، سپس چنان گريستند كه اشک‌هاى مبارک‌شان جارى شد، سپس فرمودند: اين تربت جدم می‌‏باشد.» [24]

ناحیه مقدسه علیه‌السلام

در فرازهای مختلف زیارت ناحیه مقدسه، با الفاظی روبرو می‌شویم که اوج غم و اندوه امام معصوم علیه‌السلام در عزای سیدالشهداء علیه‌السلام را به ما نشان می‌دهد:

أَلسَّلامُ عَلى غَريبِ الْغُرَبآءِ ، أَلسَّلامُ عَلى شَهيدِ الشُّهَدآءِ ، أَلسَّلامُ عَلى قَتيلِ الاْدْعِيآءِ ، أَلسَّلامُ عَلى ساكِنِ كَرْبَلآءَ، أَلسَّلامُ عَلى مَنْ بَكَتْهُ مَلائِكَةُ السَّمآءِ.

سلام بر غريبِ غريبان، سلام بر شهيدِ شهيدان ، سلام بر مقتولِ دشمنان ، سلام بر ساكنِ كربلاء ، سلام بر آن كسى كه فرشتگانِ آسمان بر او گريستند.

أَلسَّلامُ عَلَى الْمَقْطُوعِ الْوَتينِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْمُحامي بِلا مُعين، أَلسَّلامُ  عَلَى الشَّيْبِ الْخَضيبِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْخَدِّ التَّريبِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْبَدَنِ السَّليبِ، أَلسَّلامُ عَلَى الثَّغْرِ الْمَقْرُوعِ بِالْقَضيبِ، أَلسَّلامُ عَلَى الرَّأْسِ الْمَرْفُوعِ.

سلام بر آنكه شاهرَگش بريده شد، سلام بر آن مدافعِ بى‌ياور، سلام بر آن مَحاسنِ بخون خضاب شده، سلام بر آن گونه خاک‌آلوده، سلام بر آن بدنِ برهنه ، سلام بر آن دندانِ چوب خورده ، سلام برآنسرِ بالاى نيزه رفته.

فَلَئِنْ أَخَّرَتْنِى الدُّهُورُ ، وَ عاقَني عَنْ نَصْرِك  الْمَقْدُورُ ، وَ لَمْ أَكُنْ لِمَنْ حارَبَك  مُحارِباً، وَ لِمَنْ نَصَبَ لَك  الْعَداوَةَ مُناصِباً ، فَلاَ نْدُبَنَّك  صَباحاً وَ مَسآءً ، وَ لاَبْكِيَنَّ لَك  بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً ، حَسْرَةً عَلَيْك  ، وَ تَأَسُّفاً عَلى ما دَهاك  وَ تَلَهُّفاً ، حَتّى أَمُوتَ بِلَوْعَةِ  الْمُصابِ ، وَ غُصَّةِ الاِكْتِيابِشُهَا الذِّئابُ الْعادِياتُ.

اگرچه زمانه مرا به تأخير انداخت، ومُقدَّرات الهى مرا از يارىِ تو بازداشت، و نبودم تا با آنان كه با تو جنگيدند بجنگم، و با كسانی كه با تو اظهار دشمنى كردند خصومت نمايم،[در عوض] صبح و شام بر تو مويِه می‌كنم، و به جاى اشك براى تو خون گريه می‌كنم، ازروى حسرت وتأسّف و افسوس بر مصيبت‌هائى كه بر تو واردشد، تاجائى كه ازفرط اندوهِ مصيبت، وغم و غصّه شدّتِ حزن جان سپارم.[25]

کلام آخر

و خاتمه نوشتار اینکه گریه بر سیدالشهداء علیه‌السلام آنقدر مهم است که به دستور معصومین، گریه کردن در مورد هر چیز را می‌توان به نیت گریه بر عزای امام حسین علیه‌السلام انجام داد:

يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنْ كُنْتَ بَاكِياً لِشَيْ‏ءٍ فَابْكِ لِلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ (علیه السلام). ای پسر شبیب! اگر می‌خواهی بر چیزی گریه کنی، پس برای حسین بن علی بن ابی‌طالب علیه السلام گریه کن.[26]


[1] وَ ابْيَضَّتْ عَيْناهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ كَظيم‏ (یوسف 84)

[2] قالُوا تَاللَّهِ تَفْتَؤُا تَذْكُرُ يُوسُفَ حَتَّى تَكُونَ حَرَضاً أَوْ تَكُونَ مِنَ الْهالِكين‏  (یوسف 85)

[3]  قالَ إِنَّما أَشْكُوا بَثِّي وَ حُزْني‏ إِلَى اللَّهِ وَ أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لا تَعْلَمُون‏ (یوسف 86)

[4]   بَابُ اسْتِحْبَابِ الْبُكَاءِ لِقَتْلِ الْحُسَيْنِ وَ مَا أَصَابَ أَهْلَ الْبَيْتِ ع وَ خُصُوصاً يَوْمَ عَاشُورَاءَ وَ اتِّخَاذِهِ يَوْمَ مُصِيبَةٍ وَ تَحْرِيمِ التَّبَرُّكِ بِه‏ (وسائل الشیعه، ج14، ص500)

[5]  کامل الزیارات،ص100؛ امالی (طوسی)، ص162.

[6] کامل الزیارات، ص100؛ بحارالانوار، ج44، ص278: باب 34 ثواب البكاء على مصيبته و مصائب سائر الأئمة ع و فيه أدب المأتم يوم عاشوراء.

[7]  کامل الزیارات، ص213.

[8] بحارالانوار، ج45، ص207.

[9] محاسن، ج2، ص420.

[10] بحارالانوار، ج46، ص212.

[11] کامل الزیارات، ص207.

[12] کامل الزیارات، ص325-326.

[13] مروج الذهب، ج4، ص447 (دارالهجره)

[14]  کافی، ج2، ص226.

[15]  کافی، ج4، ص583.

[16] بحارالانوار، ج44، ص282.

[17] کامل الزیارات، ص208.

[18] کامل الزیارات، ص209.

[19] کامل الزیارات، ص209.

[20] امالی (صدوق)، ص128.

[21]  امالی (صدوق)، ص128.

[22] بحارالانوار، جج45، ص257.

[23] الشعائر الحسينية بين الأصالة والتجديد، ص346،

[24] کامل الزیارات، ص474.

[25] بحارالانوار، ج98، ص318-320.

[26]  عیون اخبار الرضا علیه‌السلام، ج1، ص299.