در طول تاریخ اسلام، همواره رویدادهایی وجود داشته‌اند که بحث و جدل‌های فراوانی را به دنبال داشته‌اند. اما در میان تمامی وقایع، ماجرای حمله به خانه حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) پس از شهادت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)، جایگاه ویژه‌ای دارد. آیا این حادثه، که روایت‌های تکان‌دهنده‌ای از آن نقل شده، یک حقیقت تاریخی است که پیامدهای عظیمی برای جامعه اسلامی به همراه داشته، یا صرفاً یک افسانه است که ریشه در تعصبات شیعیان دارد؟ این پرسش، قرن‌هاست که ذهن مورخان و پژوهشگران را به خود مشغول کرده است. این مقاله با تکیه بر مستندات معتبر شیعه و سنی، ابعاد مختلف این رویداد را واکاوی می‌کند. با ما همراه باشید تا از زوایای مختلف به این موضوع مهم و حساس نگاه کنیم و پاسخ‌های پرسش‌های خود را بیابیم.

ماجرای حمله به خانه حضرت فاطمه در منابع شیعه و سنی

واقعه هجوم به خانه حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها پس از ماجرای سقیفه و تبعات آن، همواره مورد توجه تاریخ‌نگاران و محققان اسلامی بوده است. در حالی که برخی از این ماجرا با تعابیری چون "افسانه" یاد می‌کنند، بررسی دقیق منابع تاریخی نشان می‌دهد که این حادثه از شواهد و قرائن مستحکمی برخوردار است که آن را از دایره انکار خارج می‌سازد.

ابن قتیبه دینوری، مورخ مشهور اهل سنت، درباره این ماجرا چنین نوشته است: «ابوبکر جست‌وجو کرد و دریافت که عده‌ای از مردم از بیعت با او سر باز زده و به نزد علی کرم الله وجهه رفته اند، پس عمر را به سراغ آنان فرستاد، عمر نیز آمد و آنان را در خانه علی یافت. پس از آنان خواست که با ابوبکر بیعت نمایند و آنان امتناع نمودند و بیرون نیامدند. آنگاه عمر هیزم طلبید و گفت: قسم به خدایی که جان عمر در دست اوست باید از خانه بیرون آیید وگرنه خانه و اهل خانه را به آتش می‌کشم، پس به عمر گفته شد: ای اباحفص! در این خانه فاطمه است. پاسخ داد: اگر چه او هم بوده باشد. پس همگی خارج شدند و بیعت نمودند، غیر از علی که به زعم خویش سوگند یاد نموده بود و گفت: سوگند خورده ام تا قرآن را جمع آوری نکنم، عبایم را بر دوشم نمی‌افکنم. 

آنگاه حضرت فاطمه رضی‌الله‌عنها بر در خانه ایستاد و سپس فرمود: من نسبت به مردمی که در بدترین شرایط اجتماعی قرار گرفته اند، آشنایی و تعهدی ندارم، شما جنازه پیغمبر خدا را پیش روی ما گذاشتید و کارهای خودتان را سر و سامان دادید و با ما مشورت ننمودید و حق ما را به خود ما واگذار ننمودید. 

پس عمر نزد ابوبکر آمد و گفت: آیا از این کسی که از بیعت با تو سر باز زده و تخلف نموده نمی‌خواهی بیعت بگیری؟ ... پس ابوبکر دو مرتبه قنفذ را به در خانه علی علیه‌السلام فرستاد. قنفذ خطاب به علی علیه‌السلام گفت: خلیفه پیغمبر خدا تو را می‌خواند. آن حضرت نیز در جواب فرمودند: چه زود بر پیامبر خدا دروغ بستید. آنگاه عمربرخاست با عده‌ای که همراه او بودند تا به در خانه حضرت زهرا رسیدند. در را کوبیدند، حضرت زهرا صدای آنان را شنید و با فریادی بلند فرمود: ای پدر! ای رسول خدا! بعد از تو، ما از پسر خطاب و پسر ابی‌قحافه چه چیزهایی که ندیدیم! مردم با شنیدن ناله و فریاد حضرت زهرا با چشم گریان برگشتند و نزدیک بود که دل‌هایشان پاره و جگرهایشان از اندوه شکافته شود. 

... پس علی کرم الله وجهه با ابوبکر بیعت ننمود تا وقتی که فاطمه رضی‌الله‌عنها از دنیا رفت و فاطمه بعد از پدرش باقی نماند مگر هفتاد و پنج شب.»

حمله به خانه حضرت زهرا

و در کتاب سلیم بن قیس هلالی، چنین آمده است: «قنفذ که لعنت خدا بر او تمام یاران و هم‌فکرانش باد، حضرت فاطمه را با تازیانه زد آن هنگام که خود را بین او و شوهرش قرار داد. و خلیفه دوم پیغام فرستاد که اگر حضرت فاطمه بین تو و او مانع شد او را بزن. قنفذ که لعنت خدا بر او تمام یاران و هم‌فکرانش باد، حضرت را به سمت چهارچوب در خانه‌اش کشاند و در را فشار داد به طوری که استخوانی از پهلوی حضرت شکست و جنین ایشان سقط شد و همچنان در بستر بود تا در اثر همان شهید شد.»

اسناد و روایات شهادت حضرت زهرا در منابع شیعه

کتب امامیه به تفصیل به این واقعه پرداخته‌اند و آن را با جزئیات کامل شرح داده‌اند:

سلیم بن قیس هلالی: این کتاب که از قدیمی‌ترین و معتبرترین منابع شیعه است، چندین روایت مستقیم از آتش زدن در خانه حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها و ورود اجباری به آن را ذکر می‌کند. به عنوان مثال، در «کتاب سلیم» آمده است: «...سپس عمر با شعله‌ای از آتش برگشت و درب خانه حضرت زهرا (علیها السلام) را به آتش کشید و درب سوخت..» و در نقل دیگری: «...و عمر، آتش طلب کرد و درب خانه حضرت زهرا (علیها السلام) را به آتش کشید؛ سپس آن را هل داد و داخل خانه شد...». این روایات به وضوح بر وقوع احراق دلالت دارند.

الهدایة الکبری: در این کتاب نیز به آتش‌افروزی بر در خانه حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) و زبانه کشیدن آتش تصریح شده است: پس نزد در خانه ما هیزم جمع کردند، و آتش آوردند تا خانه را آتش زنند ... پس من به صورت به زمین افتادم، در حالی که آتش زبانه می‌کشید...

تجرید العقاید: در این کتاب که تألیف خواجه نصیرالدین طوسی است، آمده است: هنگامی که امیرالمؤمنین علیه‌السلام از بیعت (با ابوبکر) خودداری کرد، به سوی خانه او فرستاد و در آن، آتش افروخت...

همچنین در کتاب‌های «الشافی فی الامامه»، «مثالب النواصب»، «المحتضر»، «قواعد عقائد آل محمد علیهم‌السلام»، «النافع یوم الحشر»، «المجلی»، و «مفاتح الباب» به احراق خانه، ورود به خانه با زور و حضور حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها در این ماجرا تصریح کرده اند. منابع شیعه به طور صریح به ضرب و شتم حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها و سقط جنین ایشان (حضرت محسن) در اثر این واقعه اشاره دارند. بسیاری از علمای بزرگ شیعه در نگاشته‌های فارسی خود نیز به آتش گرفتن درب خانه حضرت فاطمه (علیها السلام) تصریح کرده‌اند؛ از جمله در کتبی مانند «تحفة الأبرار»، «رسالة اصول الدین»، «حدیقة الشیعه» و «جلاء العیون».

شواهد و قرائن حمله به خانه حضرت زهرا در منابع اهل تسنن

برخلاف تصور برخی که این حادثه را منحصر به منابع شیعه می‌دانند، کتب معتبر اهل تسنن نیز حاوی اشارات و تصریحاتی درباره این واقعه هستند که وقوع آن را تأیید می‌کنند. هرچند که اکنون بسیاری از این روایت‌ها که مستقیما به شهادت دختر رسول خدا اشاره داشته‌اند، از بین رفته‌اند. سید مرتضی در کتاب الشافی درباره نقل ماجرای شهادت حضرت زهرا در کتب اهل سنت چنین می‌نویسد: «این خبر را شیعیان از طرق متعددی نقل کرده‌اند، اما نکته جالب اینجاست که ما آن را از روایت شیوخ محدثان اهل سنت نقل کنیم که با امانت‌داری آنچه شنیده بودند، روایت می‌کردند. گاهی هم متوجه می‌شدند که برخی از روایت‌هایی که نقل می‌کنند، مشکل دارد و از نقل آن دست می‌کشیدند.» در ادامه به برخی منابع اهل سنت پیرامون هجوم، تهدید و آتش زدن خانه حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها، اشاره می‌کنیم:

ابن ابی شیبه (متوفای 235 ه.ق): در «المصنف»، جلد هفتم چنین می‌نویسد: «عمر به سوی خانه فاطمه روانه شد، و گفت: ای دختر پیامبر! به خدا قسم هیچ کس نزد ما، دوست داشتنی‌تر از پدرت نیست و بعد از پدرت هیچ کس نزد ما دوست‌داشتنی‌تر از تو نیست، به خدا قسم! این محبت مانع از آن نمی‌شود که به خاطر این افرادی که نزد خود جمع کرده‌ای، دستور بدهم خانه را بر سرتان بسوزانند!»

ابن قتیبه دینوری (متوفای ۲۷۶ ه.ق): در کتاب «الامامه و السیاسه» می‌نویسد: «...ابوبکر، عمر را به دنبال آن‌ها که در خانه علی (علیه‌السلام) جمع شده بودند فرستاد. آن‌ها از بیرون آمدن خودداری نمودند؛ در این هنگام عمر دستور داد که هیزم بیاورید. پس خطاب به اهل خانه گفت قسم به آن کس که جان عمر در دست اوست باید خارج شوید و الا خانه را با اهلش به آتش می‌کشم. شخصی به عمر گفت: آیا می‌دانی که فاطمه در این خانه است؟! عمر گفت: اگر چه فاطمه در خانه باشد!»

بلاذری (متوفای ۲۷۹ ه.ق): در «انساب الاشراف» آورده است: «...عمر با شعله‌ای آتش، روانه خانه علی شد. فاطمه در پشت در با او مواجه شد و گفت ای پسر خطاب آیا می‌خواهی خانه‌ام را آتش بزنی؟! عمر گفت آری این کار من از دین پدر تو محکم‌تر است»

طبری (متوفای ۳۱۰ ه.ق): در «تاریخ الامم و الملوک» چنین می‌نویسد: «زمانی که عده‌ای از مهاجرین در خانه علی (علیه‌السلام) جمع شده بودند، عمر بن خطاب به آن جا رفت و گفت: به خدا قسم! باید برای بیعت، خارج شوید و الا خانه را بر سر شما به آتش می‌کشم!»

مسعودی (متوفای ۳۴۶ ه.ق): در «اثبات الوصیه» تصریح می‌کند: «...عده‌ای به خانه اش حمله ور شده و به آنجا هجوم آوردند و در خانه اش را به آتش کشیدند و او را به زور از خانه خارج کردند آن‌ها سیده زنان [فاطمه (علیها السلام)] را در پشت در فشار سختی دادند، به طوری که محسن را سقط کرد»

ابن عبد ربه (متوفای ۳۲۸ ه.ق): در «عقد الفرید» نوشته است: «ابوبکر به عمر دستور داد اگر از خروج از خانه خودداری کردند، با آن‌ها به جنگ بپرداز؛ پس عمر با شعله‌ای از آتش روانه خانه فاطمه شد تا آن جا را به آتش بکشد. در این هنگام عمر با فاطمه برخورد کرد و فاطمه به وی گفت: ای پسر خطاب! آیا برای آتش کشیدن خانه ما آمدی؟! عمر گفت: آری! مگر آن که با ابوبکر بیعت کنید، همان طور که امت چنین کردند.» 

ابن ابی الحدید معتزلی (متوفای ۶۵۵ ه.ق): در «شرح نهج البلاغه» چندین روایت مشابه از تهدید به آتش زدن و کشاندن اجباری علی (علیه‌السلام) برای بیعت را نقل می‌کند.

اعتراف ابوبکر به اشتباه خود: برخی از علمای اهل تسنن روایت کرده‌اند که ابوبکر در اواخر عمر خود از سه کاری که انجام داده پشیمان بود، از جمله این‌که: ای کاش به خانه فاطمه (سلام‌الله‌علیها) بی‌احترامی نکرده بود، حتی اگر علیه او اعلان جنگ می‌نمودند. این پشیمانی خود گواهی بر وقوع یک عمل ناپسند و فراتر از یک «تهدید» صرف است.

نارضایتی حضرت زهرا و دفن شبانه

حمله به خانه حضرت زهرا

نارضایتی شدید حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها، از خلیفه اول و دوم، که در منابع شیعه و سنی به آن اشاره شده، از دیگر قرائن مهم وقوع این حادثه است:

  • غضب حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها): در «صحیح بخاری» و «سنن الکبری» آمده است که حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) بر ابوبکر غضب کرد و تا زمان وفاتش با او سخن نگفت. احادیث نبوی متعددی نیز بر این نکته تأکید دارند که «خشنودی فاطمه خشنودی خدا و غضب او غضب خداست.». این غضب شدید، نشان از ظلم بزرگی است که بر ایشان رفته بود.
  • دفن شبانه و مخفی: یکی از مهم‌ترین شواهد نارضایتی حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها)، وصیت ایشان مبنی بر دفن شبانه و مخفیانه‌شان است تا ابوبکر و عمر در تشییع جنازه و نماز بر پیکرشان شرکت نکنند. این امر در «صحیح بخاری»، «صحیح مسلم» و «سنن الکبری» نیز نقل شده است. دفن مخفیانه، نشانگر اعتراض ایشان به وضع موجود و عدم مشروعیت خلافت بود.

سکوت و سانسور خبری

برای درک کامل این ماجرا، باید به شرایط نقل حدیث در اوایل تاریخ اسلام نیز توجه کرد: این دوره از تاریخ اسلام، یعنی از اعلام جانشینی امیرالمؤمنین علیه السلام در روز غدیر تا پس از شهادت پیامبر اکرم جریاناتی به وقوع پیوست که کانون فرهنگی بصائر در دوره‌‌ی آفلاین تاریخ تحلیلی اسلام به طور مفصل به آن پرداخته است. یکی از این جریانات شیطنت‌هایی است که در زمینه جمع‌آوری میراث رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله و منع و محدودیت‌هایی که در زمینۀ کتابت و نقل حدیث داشته‌اند:

  • منع کتابت حدیث: پس از شهادت پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله، سیاست منع کتابت و نقل حدیث به شدت دنبال شد. ابوبکر و عمر به سوزاندن احادیث و دستور به عدم نقل آنها پرداختند. این سیاست باعث سانسور و تحریف بسیاری از وقایع تاریخی شد.
  • سانسور و تضعیف روایات: برخی از راویان اهل سنت با وجود تصریح به برخی وقایع، به دلیل مناسب نبودن این روایات با جایگاه خلفا، از نقل آن‌ها خودداری می‌کردند یا آن‌ها را تضعیف می‌نمودند. شیخ طوسی در «تلخیص الشافی» می‌گوید که محدثان در ابتدا جسارت‌ها به دختر پیامبر را نقل می‌کردند، اما بعدها دیدند که این مطالب با مقام خلفا سازگار نیست و از نقل آن خودداری کردند.

نتیجه‌گیری: حقیقت تاریخی حمله به خانه حضرت زهرا (س)

با توجه به روایات و اسناد متعدد از هر دو طیف منابع شیعه و سنی، می‌توان نتیجه گرفت که ماجرای حمله به خانه حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها)، تهدید به آتش زدن، و در برخی موارد، اشاره به وقوع آتش‌سوزی و ضرب و شتم، یک حقیقت تاریخی انکارناپذیر است. شواهد متقن، از جمله اعترافات پشیمان‌کننده، نارضایتی شدید حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها)، و دفن مخفیانه ایشان، همگی بر ابعاد این فاجعه تأکید می‌کنند. اگرچه سیاست‌های سانسور و تحریف در طول تاریخ سعی در کمرنگ کردن این واقعه داشته‌اند، اما حقیقت آن از لابه‌لای سطور کتب تاریخی هویداست و نمی‌توان آن را صرفاً "افسانه" نامید.