واقعه غدیر خم و حدیث مرتبط با آن، از مهمترین و بحثبرانگیزترین وقایع تاریخ اسلام به شمار میرود. این واقعه که در بازگشت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) از حجة الوداع رخ داد، نقطه عطفی در تاریخ اسلام محسوب میشود. در نگاه شیعه، غدیر تعیین رسمی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به عنوان وصی و جانشین پیامبر و روز اعلام امامت و ولایت است. اما این واقعه و حدیث غدیر در منابع اهل سنت چه جایگاهی دارد؟ آیا عالمان اهل سنت این واقعه و حدیث آن را پذیرفتهاند و چگونه آن را تفسیر کردهاند؟ این مقاله با استناد به منابع اهل سنت، به بررسی جایگاه واقعه غدیر و حدیث مرتبط با آن در آثار و دیدگاههای عالمان اهل سنت میپردازد.
کثرت طرق و راویان حدیث غدیر در منابع اهل سنت
مهمترین نکته در بررسی حدیث غدیر، کثرت راویان و طرق نقل حدیث آن در منابع مختلف اسلامی، از جمله منابع اهل سنت است. این حدیث در زمره اخباری قرار میگیرد که معمولاً نیازمند سند متصل هستند، اما شهرت و فراوانی نقل آن بهگونهای است که فراتر از نیاز به سند، به درجه تواتر میرسد. به همین سبب، حدیث غدیر هم با اسناد معتبر و هم بهصورت مستند به شهرت در متون اسلامی روایت شده است.
علامه امینی (رحمة الله علیه) در کتاب «الغدیر»، نام ۱۱۰ نفر از بزرگان صحابه را که حدیث غدیر را روایت کردهاند، جمعآوری کرده است. در این میان میتوان به نامهایی از جمله ابن عباس، ابو هریره، براء بن عازب، زید بن ارقم، جابر بن عبدالله، ابو سعید خدری، انس بن مالک، ابو ایوب انصاری، طلحه، زبیر، عمار بن یاسر، بریده اسلمی، سعد بن ابی وقاص، عبدالله بن عمر، جریر بن عبدالله، ابو الطفیل عامر بن واثله اشاره کرد. گذشته از صحابه، تعداد زیادی از تابعین نیز این حدیث را روایت کردهاند. با توجه به اینکه در طبیعت سفر، هر مسافری آنچه را شنیده، برای دیگران بازگو میکند، تعداد واقعی راویان این حدیث که آن را شنیده یا نقل کردهاند، باید چند برابر این عدد باشد.
همچنین، بسیاری از عالمان بزرگ اسلام در طول قرنها، حدیث غدیر را نقل کرده، تصحیح کرده یا در اثبات تواتر آن کتاب نوشتهاند. در ادامه به تعدادی از این عالمان و آثارشان اشاره میکنیم:
- علامه امینی (رحمة الله علیه) ذکر کرده است که تا زمان ایشان، ۲۶ کتاب مستقل توسط عالمان برجسته برای اثبات تواتر حدیث غدیر نوشته شده است.
- حافِظ ابو العباس احمد بن محمد بن سعید، معروف به ابن عقده کوفی (متوفی ۳۳۰ هـ.ق)، کتابی در مورد طرق حدیث غدیر تألیف کرده و طرق فراوان آن را جمعآوری کرده است. کتاب "الولایة" از ابن عقده در منابع ذکر شده است.
- ابو عبدالله محمد بن احمد بن عثمان ذهبی (متوفی ۷۴۸هـ.ق)، که از عالمان بزرگ اهل سنت است، تصریح کرده که حدیث غدیر «صحیح و مشهور» است و «دارای طرق بسیار» است و حافِظ ابن عقده این طرق را در کتاب خود جمعآوری کرده است. این عبارت ذهبی اهمیت ویژهای دارد زیرا صحت و کثرت طرق حدیث را از دیدگاه یکی از نقادان بزرگ رجال و حدیث اهل سنت تأیید میکند.
- ابن حجر عسقلانی (متوفی ۸۵۲ هـ.ق) نیز در مقدمه کتاب خود، به ذکر حدیث غدیر پرداخته و از ابن عقده و کتابش یاد کرده است.
- جلال الدین سیوطی (متوفی ۹۱۱ هـ.ق) نیز در کتابهای خود از حدیث غدیر و راویان آن، از جمله ابن عقده، نام برده است.
- ابوالمؤید موفق بن احمد خوارزمی (متوفی ۵۶۸ هـ.ق)، ابن مغازلی شافعی (متوفی ۴۸۳ هـ.ق) و حافِظ سلیمان بن احمد کوفی نیز از جمله عالمان اهل سنت هستند که مناقب امیرالمؤمنین (علیه السلام) و از جمله حدیث غدیر را در آثار خود آوردهاند.
- در کتابهای «سنن ترمذی» به نقل از زیر بن ارقم، «مصنف ابن ابی شیبه» به نقل از جابر بن عبدالله، «المعجم الکبیر للطبرانی» به نقل از ابن جناده و همچنین از زید بن ارقم، بوایوب انصاری و بریده، «الدر المنثور» به نقل از ابو هریره؛ حدیث غدیر را نقل کرده اند.
- در تفاسیر قرآنی مانند تفسیر ابی السعود و تفسیر اللباب ذیل آیه (سأل سائل بعذاب واقع) میگویند: سائل، حارث بن نعمان فهری بود و علت نزول آیه این است که هنگامی که قول پیامبر مبنی بر این که هر که من مولای اویم پس علی مولای اوست به گوش او رسید، سوار بر ناقه خود شد و گفت: ای محمد! امر کردی که شهادت بدهیم خدایی جز خدای واحد نیست و تو فرستاده از جانب اویی و ... ؛ ولی این که پسر عمت را بر ما برتری دهی، هیچ گاه راضی نمیشویم. ... اگر آنچه می گویی حق است، از آسمان بر ما سنگی فرود آر یا عذابی بر ما نازل کن!
- در تفاسیر «ابن کثیر» و «آلوسی» نیز در شان نزول آیهی (یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک ..) به حدیث غدیر اشاره شده است.
این شواهد نشان میدهد که حدیث غدیر در نزد بسیاری از عالمان و محدثان اهل سنت، به عنوان یک حدیث صحیح و دارای سندهای فراوان پذیرفته شده است.
معنای واژه «مولی» در حدیث غدیر
با وجود پذیرش گستردگی و صحت حدیث غدیر توسط بسیاری از عالمان اهل سنت، اصلیترین بحث و اختلاف در تفسیر آن، بر سر معنای واژه «مولی» در فراز «مَن کُنتُ مَولاهُ فَعَلِیٌّ مَولاهُ» است.
واژه «مولی» در زبان عربی دارای معانی متعددی است. این معانی در منابع لغت و تفسیر ذکر شدهاند. برخی از این معانی عبارتند از: سرپرست و صاحب اختیار (اَولی به تصرّف)، دوست، یاور، بنده آزاد شده، صاحب بنده آزاد شده، پسر عمو، همپیمان، همسایه، و... .
دیدگاه رایج در میان شیعه، این است که واژه "مولی" در حدیث غدیر به معنای "اَولی" است؛ یعنی کسی که نسبت به مؤمنان، در امور آنها اولویت و سرپرستی دارد، همان جایگاهی که پیامبر (صلی الله علیه و آله) نسبت به مؤمنان داشتند. یعنی اعلام جانشینی پیامبر اکرم که در تاریخ اسلام اهمیت ویژهای دارد. در اثبات این دیدگاه، قرائن متعددی در متن حدیث و شرایط واقعه غدیر وجود دارد که در ادامه به چند مورد از آنها اشاره میکنیم.
قرائن دال بر معنای «اولویّت و سرپرستی»
قرینه اول: ابتدای حدیث غدیر
پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) پیش از بیان فراز «مَن کُنتُ مَولاهُ فَعَلِیٌّ مَولاهُ»، از مردم پرسیدند: «أَلَستُ أَولَی بِکُم مِن أَنفُسِکُم؟» (آیا من نسبت به خود شما، بر شما اولویت و سزاوارتر نیستم؟). مردم پاسخ دادند: «بلی» (آری). بلافاصله پس از گرفتن این اقرار، پیامبر فرمودند: «فَمَن کُنتُ مَولاهُ فَعَلِیٌّ مَولاهُ». ارتباط مستقیم این دو جمله نشان میدهد که واژه "مولی" در جمله دوم، همان معنای "اَولی" (سزاوارتر و صاحب اختیار) را که در جمله اول به آن اقرار گرفته شده، افاده میکند.
قرینه دوم: دعای پیامبر در انتهای حدیث غدیر
پیامبر (صلی الله علیه و آله) پس از اعلام «مَن کُنتُ مَولاهُ فَعَلِیٌّ مَولاهُ»، دعایی کردند: «اللَّهُمَّ وَالِ مَن وَالاهُ، وَ عَادِ مَن عَادَاهُ، وَ انصُر مَن نَصَرَهُ، وَ اخذُل مَن خَذَلَهُ» (خداوندا، دوست بدار هر کس که او را دوست میدارد، و دشمن بدار هر کس که او را دشمن میدارد، و یاری کن هر کس که او را یاری میکند، و واگذار هر کس که او را وا میگذارد). این دعا با جایگاه سرپرستی و امامت تناسب دارد، زیرا سرنوشت یاری و دشمنی با علی (علیه السلام) و پیامبر (صلی الله علیه و آله) را به هم پیوند میدهد. اگر "مولی" فقط به معنای دوست یا یاور بود، این دعا و تأکید شدید، لازم به نظر نمیرسید.
قرینه سوم: زمینه نزول آیه اکمال دین
پس از پایان خطابه غدیر و در حالی که هنوز جمعیت پراکنده نشده بودند، آیه شریفه «الیَومَ أَکمَلتُ لَکُم دِینَکُم وَ أَتمَمتُ عَلَیکُم نِعمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الإِسلامَ دِینًا» (امروز دین شما را برایتان کامل، و نعمت خود را بر شما تمام گردانیدم، و اسلام را به عنوان دین برای شما پسندیدم) نازل شد. پیامبر (صلی الله علیه و آله) در این باره فرمودند: «اللَّهُ أَکبَرُ عَلَی إِکمَالِ الدِّینِ وَ إِتمَامِ النِّعمَةِ وَ رِضَا الرَّبِّ بِرِسَالَتِی وَ بِالوَلَایَةِ لِعَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ بَعْدِی» (خداوند بزرگتر است بر کامل کردن دین و تمام کردن نعمت و رضایت پروردگار به رسالت من و به ولایت علی بن ابی طالب بعد از من). نزول این آیه در ارتباط با واقعه غدیر و اعلام ولایت علی بن ابیطالب (علیه السلام) نشان میدهد که مسئله غدیر و جایگاه تعیین شده برای حضرت علی (علیه السلام)، آنقدر اساسی و مهم بوده که اکمال دین و اتمام نعمت به آن وابسته دانسته شده است. این اهمیت با معنای امامت و رهبری و سرپرستی الهی تناسب دارد، نه صرف دوستی یا یاری.
قرینه چهارم: تبریک اصحاب
پس از سخنان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)، برخی از صحابه، از جمله ابوبکر و عمر، به امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) تبریک گفتند. از عمر نقل شده که به علی (علیه السلام) گفت: «بَخٍّ بَخٍّ لَکَ یَا بْنَ أَبِی طَالِبٍ أَصبَحتَ وَ أَمسَیتَ مَولَایَ وَ مَولَی کُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ» (به به بر تو ای فرزند ابوطالب، صبح کردی و شام کردی در حالی که مولای من و مولای هر مرد و زن با ایمان شدی). این تبریک و تعبیر "مولای من و مولای هر مؤمن و مؤمنه" نشاندهنده درک صحابه از جایگاه ویژهای برای علی (علیه السلام) پس از این اعلام بود که فراتر از دوستی یا یاری ساده است.
تفسیر واژه «مولی» در میان عالمان اهل سنت
همانطور که اشاره شد، در میان عالمان اهل سنت در مورد معنای «مولی» اختلاف نظر وجود دارد. برخی از آنان، با وجود پذیرش صحت حدیث، آن را به معنای دوستی یا محبت تفسیر کردهاند. در مقابل، برخی دیگر از عالمان اهل سنت، به ویژه محدثان و تاریخنگاران، به گستردگی روایت حدیث و جایگاه رفیع حضرت علی (علیهالسلام) که در این حدیث و احادیث دیگر بیان شده، تصریح کردهاند.
به عنوان مثال، فخر رازی در تفسیر خود استدلال میکند که کلمه «مولی» در حدیث غدیر به معنای «اولی» (کسی که سزاوارتر به تصرف یا اولویت در امور است) نیست. او ادعا میکند که در لغت عرب، وزن «مفعل» (مانند مولی) به معنای «افعل» (تفضیل و برتری) به کار نرفته است. بنابراین، «مولی» نمیتواند به معنای «اولی بالتصرف» یا «امام و خلیفه» باشد که شیعیان مدعی آن هستند. به جای آن، او معانی دیگری مانند «دوست»، «ناصر» (یاور) یا «محبوب» را برای «مولی» محتملتر میداند.
فخر رازی معتقد است که قرائن موجود در حدیث غدیر، مانند گفتار عمر بن خطاب (بخ بخ یا اباالحسن، لقد أصبحت مولای و مولی کل مؤمن و مؤمنة) به معنای پذیرش دوستی و محبت است، نه تأیید خلافت. او میگوید که این واکنش نشاندهنده شادمانی عمر از اعلام محبت به علی (علیهالسلام) است، نه پذیرش او بهعنوان رهبر و خلیفه!
او همچنین با استناد به قواعد صرف و نحو عربی، ادعا میکند که ساختار جمله «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» با معنای «اولی» سازگار نیست. او میگوید که اگر منظور اولویت و برتری بود، ساختار جمله باید بهگونهای دیگر باشد، مثلاً «هذا اولی من فلان». او این نکته را بهعنوان دلیلی بر رد معنای شیعی «مولی» مطرح میکند.
در توضیح و نقد نظر فخر رازی کافی است نگاهی به نظر سایر علمای عرب بیندازیم. تفتازانی در «شرح مقاصد»، و قوشجی در «شرح تجرید»، و ابن حج در «صواعق»، با تمام عنادورزی و سختگیری که برای رد استدلال به حدیث غدیر انجام داده است، واژهی «مولی» را به معنی «اولی» (شایستهتر) پذیرفته است؛ ولی در مصداق آن بحث دارد که آیا مراد اولیوت در همه امور است یا برخی از امور؟ و او دومی را برگزیده است.
جایگاه و فضائل امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در احادیث اهل سنت
جدای از بحث معنای «مولی» و دلالت آن بر امامت، واقعه غدیر و احادیث مرتبط با آن، فضائل و جایگاه ویژهای برای امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در منابع اهل سنت بیان شدهاست. این احادیث، ابعاد مختلفی از شخصیت و مقام آن حضرت را نشان میدهند:
محبت علی (علیهالسلام) نشانه ایمان، بغض او نشانه نفاق
پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) فرمودند: «لَا یُحِبُّکَ إِلَّا مُؤمِنٌ وَ لَا یُبغِضُکَ إِلَّا مُنَافِقٌ» (تو را دوست نمیدارد مگر مؤمن، و تو را دشمن نمیدارد مگر منافق). این حدیث که از ابوهریره نیز نقل شده و اصحاب پیامبر با آن منافقان را میشناختند، نشاندهنده جایگاه محوری محبت و بغض نسبت به علی (علیه السلام) در تشخیص ایمان و نفاق است.
(منابع: سنن ترمذی، ج5، ص601 / کنزالعمال، ج13، ص120 / المستدرک علی الصحیحین، ج3، ص129)
جنگ با علی (علیهالسلام)؛ جنگ با پیامبر (صلیاللهعلیهوآله)
ابوهریره نقل میکند از پیامبر (صلی الله علیه و آله) که خطاب به علی، فاطمه، حسن و حسین (علیهم السلام) فرمودند: «أَنَا حَرْبٌ لِمَن حَارَبَکُمْ وَ سِلمٌ لِمَن سَالَمَکُمْ» (من در جنگم با کسی که با شما بجنگد و در صلحم با کسی که با شما صلح کند). این حدیث، جایگاه اهل بیت (علیهم السلام) و علی (علیه السلام) را تا حد جایگاه خود پیامبر بالا میبرد.
(منابع: مناقب ابن مغازلی، ص65 و ص50 / ذخائرالعقبی، ص25)
علی با قرآن و قرآن با علی (علیهالسلام)
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) فرمودند: «عَلِیٌّ مَعَ القُرآنِ وَ القُرآنُ مَعَ عَلِیٍّ لَن یَتَفَرَّقَا حَتَّی یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوضَ» (علی با قرآن است و قرآن با علی است، هرگز از هم جدا نمیشوند تا در کنار حوض [کوثر] بر من وارد شوند). این حدیث نشاندهنده پیوند ناگسستنی میان امیرالمومنین (علیه السلام) و کتاب خدا است.
(منابع: المستدرک علی الصحیحین، ج3، ص124 / الصواعق المحرقه، ص191)
علی (ع) مانند کعبه
پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «یَا عَلِیُّ أَنْتَ بِمَنْزِلَةِ الْکَعْبَةِ تُؤْتَی وَ لَا تَأْتِی» (ای علی، تو به منزله کعبه هستی که به سوی آن میآیند و او به سوی کسی نمیرود). و نیز فرمودند: «مَثَلُ عَلِیٍّ فِیکُمْ کَمَثَلِ الْکَعْبَةِ الْمُشَرَّفَةِ فَرِیضَةٌ عَلَیکُم الْحَجُّ إِلَیهَا وَ الْعِبَادَةُ لَهَا» (مثل علی در میان شما مانند کعبه مشرفه است، حج و عبادت او بر شما واجب است). این احادیث نشاندهنده جایگاه محوری و قبله بودن علی (علیه السلام) در میان مسلمانان است.
(منابع: أسد الغابه، ج4، ص31 / تاریخ دمشق، ج2، ص406 / مناقب ابن مغازلیف ص107)
علی (ع) فاروق میان حق و باطل
پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) فرمودند: «أَنتَ الفَارُوقُ بَینَ الحَقِّ وَ البَاطِلِ» (تو جدا کننده میان حق و باطل هستی). این ویژگی، نقش محوری امیرالمؤمنین را در تشخیص راه درست از نادرست بیان میکند.
(منابع: فرائد السمطین، ج1، ص39 / تاریخ دمشق، ج3، ص157)
این احادیث، و بسیاری احادیث دیگر که در منابع اهل سنت نیز یافت میشوند، مجموعه جامعی از فضائل و مناقب امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) را ترسیم میکنند که جایگاه بسیار رفیعی را برای ایشان قائل است. این فضائل، در کنار حدیث غدیر، اهمیت واقعه غدیر و جایگاه علی (علیه السلام) پس از پیامبر (صلی الله علیه و آله) را بیش از پیش نمایان میسازد.
خلاصه و نتیجهگیری
واقعه غدیر خم و حدیث «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» از مهمترین وقایع تاریخ اسلام است که در منابع شیعه بهعنوان اعلام رسمی امامت و ولایت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام تفسیر میشود. این حدیث در منابع اهل سنت نیز با کثرت راویان و طرق، بهصورت متواتر و صحیح نقل شده و علمایی مانند ابن عقده، ذهبی، ابن حجر و سیوطی آن را تأیید کردهاند. با این حال، اختلاف اصلی بر سر معنای «مولی» است؛ شیعیان با استناد به قرائنی مانند اقرار پیامبر به اولویت خود، دعای پس از حدیث، نزول آیه اکمال دین و تبریک صحابه، «مولی» را به معنای «سرپرست و اولی به تصرف» میدانند، در حالی که برخی عالمان اهل سنت، مانند فخر رازی، آن را به «دوست» یا «یاور» تفسیر کرده و معنای امامت را رد میکنند. فضائل متعدد علی علیهالسلام در احادیث اهل سنت، مانند پیوند او با قرآن و جایگاهش بهعنوان فاروق حق و باطل، اهمیت این واقعه و نقش محوری او را تقویت میکند.
دیدگاه خود را بنویسید