حتما تا کنون با پرسشهای کودکان درباره خداوند مواجه شده اید. جهان پر رمز و راز کودکان، سرشار از پرسشهایی عمیق و کنجکاوانه درباره خدا، وجود او، عدالتش و چگونگی پاسخ به دعاهاست. این سؤالات که از ذهن پاک و جستوجوگر دانشآموزان برمیخیزد، فرصتی طلایی برای هدایت آنها به سوی درک عمیقتر از مفاهیم الهی و تقویت ایمانشان فراهم میکند. با تکیه بر تعالیم قرآن و روایات اهل بیت (علیهمالسلام)، این مقاله تلاش میکند تا به زبانی ساده و منطقی، به پرسشهای رایج دانشآموزان درباره خدا پاسخ دهد.
در این مقاله میخوانیم:
- سوالات درباره ذات خداوند
- سوالات درباره وجود خدا
- سوالات درباره عدالت خدا
- سوالات درباره استجابت دعا
1. سوالات درباره ذات خداوند
کودکان اغلب با سؤالات کنجکاوانهای درباره خدا به سراغ ما میآیند: «قبل از خدا چه بوده؟» یا «چه کسی خدا را آفریده؟» این سؤالات نشاندهنده علاقه آنها به شناخت خداست و نیاز به پاسخی ساده و دقیق دارند. برای پاسخدادن، باید مفاهیم را ساده و قابلفهم کنیم، اما مراقب باشیم که برداشتهای نادرست در ذهنشان شکل نگیرد.
اما چگونه به این سؤالات پاسخ دهیم؟ خداوند با هر چیزی که ما میشناسیم فرق دارد. او مخلوق نیست و کسی او را نیافریده است. مفهوم «قبل» و «بعد» برای خدا معنی ندارد، چون او زمان و همهچیز را آفریده است. امام باقر (علیهالسلام) در اینباره فرمودهاند: «... لَا يُعْرَفُ بِالْقِيَاسِ وَ لَا يُدْرَكُ بِالْحَوَاسِّ وَ لَا يُشَبَّهُ بِالنَّاسِ مَوْصُوفٌ بِالْآيَاتِ مَعْرُوفٌ بِالْعَلَامَاتِ لَا يَجُورُ فِي حُكْمِه»
«... با قیاس به مخلوقات شناخته نمیشود، و با حواس قابل احاطه و ادراک نیست، و به مردم و مخلوقات تشبیه نمیشود و راه شناخت ما نسبت به حضرت معبود تبارک و تعالی منحصر است در این که به آنچه از نشانههای صفات کمال ذاتش بین خلائق قرار دارد، وصفش نماییم، و به آن علامات به هستی و وجودش پی برده و او را اثبات نماییم.» (توحید صدوق ، ج 1، ص 108)
قطعا کودکان به این فکر میافتند که خدا کیست و چگونه است؟ عقل و تصور محدود ما نمیتواند ماهیت و ذات خدا را درک کند، به همین دلیل در روایات از بحث درباره ذات خداوند نهی شده است. برای توضیح درباره خدا به کودکان، از تشبیه خداوند به چیزهایی مانند نور، پرهیز کنید؛ زیرا خدا از هرگونه شباهت با مخلوقات منزه است. بهجای آن، روی نشانههای حضور خدا در جهان تمرکز کنید. مثلاً بگویید: «خدا آن کسی است که آسمان زیبا، درختان سرسبز و قلب پر از محبت ما را آفریده است.»
2. سوالات درباره وجود خدا
آیا خداوند هست؟ باور به وجود خداوند امری فطری است. از گذشته تا امروز، عده کمی وجود خدا را انکار کردهاند چرا که هر کسی با اندکی تامل مییابد که این جهان باید پدیدآوری داشته باشد. با این وجود، انکار وجود خدا، موضوع جدیدی نیست که برای اولین بار در جریانهای دینشناسی قرن بیستم مطرح شده باشد. به عنوان مثال در زمان امام صادق (علیهالسلام)، برخی افراد که به آنها «دهری» میگفتند، معتقد بودند جهان همیشه وجود داشته و نیازی به آفریدگار ندارد. آنها میگفتند همهچیز بهخودیخود و با قوانین طبیعت پیش میرود. درست مثل برخی افراد امروزی که میگویند «کائنات» یا طبیعت همهچیز را اداره میکند. خداوند درباره این افراد در آیه 24 سوره جاثیه میفرماید: «وَقَالُوا مَا هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا الدُّنْيَا نَمُوتُ وَنَحْيَا وَمَا يُهْلِكُنَا إِلَّا الدَّهْرُ وَمَا لَهُمْ بِذَلِكَ مِنْ عِلْمٍ إِنْ هُمْ إِلَّا يَظُنُّونَ»؛ «و گفتند: غير از زندگانى دنياى ما [چيز ديگرى] نيست؛ مىميريم و زنده مىشويم، و ما را جز طبيعت هلاك نمىكند. و[لى] به اين [مطلب] هيچ دانشى ندارند [و] جز [طريق] گمان نمىسپرند.» انتهای این آیه، دقیقا نکتهای که در مواجهه با یک دهری باید به آن متذکر شویم. ادعای این افراد بر یک «شاید» و یک «گمان» استوار است، نه استدلال عقلی.
جهان با این همه نظم و زیبایی نمیتواند فقط نتیجه تصادف یا انرژی بیهدف باشد. مثلاً، چرا قلب ما بدون توقف کار میکند؟ چرا ستارهها و سیارات در مسیر دقیق خود حرکت میکنند؟ این نظم نشاندهنده وجود یک آفریدگار حکیم و داناست که جهان را با هدف و برنامه خلق کرده است. در روایات مثالهای زیبایی وجود دارد که هر یک به روشنی بر وجود خالقی حکیم استدلال میکنند.
مثلا امام صادق علیهالسلام در پاسخ به فردی که درباره اثبات وجود خدا پرسید، تخم مرغی را خواستند و بر کف دست نهادند و فرمودند: «این حصن و قلعهای (دربسته) بوده که هر لایه و جزئی به ترتیب در پی دیگری قرار گرفته است. داخل آن پردهی نازکی است که درون آن پرده، سفیدهای است مانند نقرهی مذاب و زردهای است مانند طلای مایع، سپس شکافته شده و پرندهای از آن بیرون میآید. آیا موجودی داخل این تخم مرغ شده که مقدمات پدید آمدن آن مرغ را فراهم سازد؟ ... همین مطلب، دلیل بر حدوث عالم بوده و این که آن را مبدئی و پدیدآورندهای میباشد.» (توحید صدوق، ج2، باب 42: اثبات حدوث عالم)
اگر دانش آموزان شما، درباره وجود خدا پرسیدند، یا به تعبیری وجود خداوند را انکار کردند، حتما باید به سوالشان پاسخ دقیق بدهید؛ اما نگران نشوید. آنها بیخدا نشدهاند، بلکه احتمالا برای اولین بار با چنین تعابیری روبهرو شده اند و به دنبال پاسخی قانع کننده هستند. گاهی هم این انکار به این دلیل است که افراد نمیخواهند مسئولیت تکالیف دینی را بپذیرند و به دنبال راحتی هستند. یا گاهی وقتی با مشکلات زندگی روبهرو میشوند یا دعاهایشان آنطور که انتظار دارند مستجاب نمیشود، به وجود خدا شک میکنند. اما این دلایل نمیتوانند وجود خدا را نفی کنند، بلکه نشاندهنده نیاز به درک بهتر از حکمت الهی است.
3. سوالات درباره عدالت خدا
وقتی دانشآموزان درباره عدالت خدا میپرسند، ممکن است سؤالاتی مثل «چرا عدهای فقیرند و عدهای ثروتمند؟» یا «چرا افراد خوب گرفتار مشکلات میشوند؟» مطرح کنند. این سؤالات نشاندهنده کنجکاوی آنهاست و معلمان دینی باید با پاسخهای ساده و منطقی، آنها را هدایت کنند. عدالت خدا یعنی همهچیز در جهان بر اساس حکمت و نظم الهی پیش میرود، حتی اگر ما حکمت آن را کامل نفهمیم.
برای توضیح عدالت خدا، به دانشآموزان نشان دهید که جهان مانند یک کلاس درس بزرگ است. هر کسی با شرایط متفاوتی امتحان میشود: یکی با فقر، دیگری با ثروت، یکی با سلامتی و دیگری با بیماری. این تفاوتها به این معنا نیست که خدا عادل نیست، بلکه هر فرد فرصتی دارد تا با انتخابهایش نشان دهد چطور از نعمتها یا سختیها استفاده میکند. امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمودند: «خداوند هیچکس را بدون آزمایش رها نمیکند» (نهجالبلاغه، حکمت ۹۳). مثلاً، فردی ثروتمند با کمک به دیگران امتحان میشود و فردی فقیر با صبر و تلاش. البته بسیاری از این شرایط به واسطهی اعمال خود انسانها به وجود میآید، اما در نهایت عملکرد ما در هر شرایطی، به ما کمک میکند تا به خدا نزدیکتر شویم.
گاهی دانشآموزان میپرسند: «چرا خدا جلوی ظلم را نمیگیرد؟» پاسخ این است که خدا به انسان اختیار داده تا بین خیر و شر انتخاب کند. اگر خدا هر ظلمی را همان لحظه متوقف میکرد، آزادی انسان از بین میرفت و عملکرد انسانها آزموده نمیشد. اما عدالت خدا در نهایت اجرا میشود. قرآن در آیه ۴۷ سوره زمر میفرماید: «وَلَوْ أَنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا وَمِثْلَهُ مَعَهُ لَافْتَدَوْا بِهِ مِنْ سُوءِ الْعَذَابِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۚ وَبَدَا لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مَا لَمْ يَكُونُوا يَحْتَسِبُونَ»، «و اگر برای کسانی که ستم ورزیده اند، همه آنچه در زمین است و مانندش با آن باشد، بیتردید حاضرند آن را برای رهایی خود از عذاب سخت روز قیامت عوض دهند، و از سوی خدا آنچه را که [از عذاب های گوناگون] نمی پنداشتند، آشکار می شود.» یعنی هر کس نتیجه کارهایش را، چه در این دنیا و چه در آخرت، میبیند. برای دانشآموزان مثال بزنید: مثل معلمی که به دانشآموز اجازه میدهد امتحان را خودش بنویسد، اما در نهایت نمره عادلانه میدهد.
این سوالات ممکن است در حیطهی احکام هم مطرح بشود. مثلا چرا احکام ارث برای زنان و مردان متفاوت است؟ پاسخ به این موضوعات حتما باید در طرح درس شما برای تدریس احکام وجود داشته باشد. بهتر است پیش از مطرح کردن احکام، بحث عبودیت و بندگی را به خوبی برای دانش آموزان جا بیندازید.
برخی دانشآموزان ممکن است بهخاطر مشکلات شخصی، مثل بیماری یا فقر، عدالت خدا را زیر سؤال ببرند. به آنها بگویید که سختیها گاهی برای رشد ماست. مثلاً، وقتی ورزشکار برای قوی شدن تمرین سخت میکند، درد میکشد، اما این درد او را بهتر میکند. خداوند هم گاهی با سختیها ما را قویتر و صبورتر میکند.
4. سوالات درباره استجابت دعا
یکی از مهمترین و پرتکرارترین سوالات دانشآموزان درباره دعا این است که «چرا دعاهایمان مستجاب نمیشوند؟» این سوال، سوالی کلیدی و عمیق است که ذهن بسیاری از ما را به خود مشغول میکند. گاهی اوقات با تمام وجود از خدا چیزی میخواهیم، اما به آن نمیرسیم. اینجاست که ممکن است در دلمان سوالاتی مثل «آیا خدا صدای من را میشنود؟» یا «آیا اصلا دعا فایدهای دارد؟» شکل بگیرد. حتی ممکن است این موضوع موجب ایجاد شک در وجود خدا شود. اگر دانش آموزان شما درباره نماز سوال دارند، حتما مقاله «پاسخ به شبهات دانش آموزان درباره نماز» را مطالعه کنید.
در تعالیم احادیث ائمه اطهار (علیهمالسلام) که محور دینداری هستند، پاسخهای زیبایی به این سوالات داده شده است. ائمه (علیهمالسلام) به ما آموختهاند که مستجاب نشدن دعا به معنای نادیده گرفته شدن ما نیست، بلکه حکمتی در پس آن نهفته است.
در روایتی شخص از امام رضا علیهالسلام پرسید: «فدایت شوم، من چند سال است که حاجتی را از خدا درخواست کرده ام و از کندی و واپس افتادن برآورده شدن آن دعا، در دلم شبهه و نگرانی پدید آمده است. ایشان فرمودند: ای احمد، مبادا شیطان دل تو را به راهی گشاید تا تو را ناامید سازد، به راستی امام باقر علیهالسلام میفرمود: همانا مومن حاجتی از خدا میخواهد و خداوند برآوردن خواسته اش را به خاطر دوست داشتن صدایش و شنیدن زاریاش به تاخیر میاندازد. سپس فرمودند: به خدا سوگند، آنچه خدای عزتمند و شکوهمند از خواستههای دنیوی مؤمنان واپس میاندازد برای ایشان بهتر است از آنچه که زود به آنها عطا فرماید؛ و مگر دنیا چیست؟!
امام باقر علیهالسلام میفرمودند: مومن را سزد که دعایش به گاه آسایش، همانند دعا نمودن او در حال سختی باشد، و چون به او دادند (پس از برآورده شدن دعا) ]در دعا[ سستی نورزد. پس تو از دعا نمودن خسته مشو؛ چرا که دعا در پیشگاه خدای عزتمند و شکوهمند جایگاهی دارد و بر تو باد به شکیبایی، ...» (الکافی، ج۲، ص۴۸۸)
گاهی اوقات تأخیر در اجابت دعا، به دلیل علاقهی خدا به ماست. او میخواهد ارتباط ما با خودش حفظ شود و ما بیشتر با او صحبت کنیم. این تأخیر میتواند یک فرصت باشد تا به خودمان نزدیکتر شویم و در لحظات خلوت با خدا، رشد کنیم. و شاید اگر آن حاجت دنیوی را سریع به ما بدهند، یاد خدا و سخن گفتن با او در زندگی ما کمرنگ شود.
همچنین، یکی دیگر از دلایل مستجاب نشدن دعا، میتواند به مصلحت ما مربوط باشد. امیرالمؤمنین در حدیث دیگری فرمودند: «... رُبَّمَا سَأَلْتَ اَلشَّيْءَ فَلاَ تُؤْتَاهُ وَ أُوتِيتَ خَيْراً مِنْهُ عَاجِلاً أَوْ آجِلاً أَوْ صُرِفَ عَنْكَ لِمَا هُوَ خَيْرٌ لَكَ فَلَرُبَّ أَمْرٍ قَدْ طَلَبْتَهُ فِيهِ هَلاَكُ دِينِكَ لَوْ أُوتِيتَهُ...»؛ «... چه بسا چیزی را از خدا بخواهی و آن را به تو ندهد، اما به جای آن، چیزی بهتر از آن، چه در دنیا (زودتر) و چه در آخرت (بعداً) به تو عطا شود، یا اینکه آن خواسته از تو دور نگه داشته شود، چون برایت بهتر است. زیرا چه بسا چیزی را طلب کنی که اگر به تو داده شود، باعث نابودی دینت گردد ...». این کلام، دیدگاه ما را نسبت به دعا تغییر میدهد. گاهی ما از روی ناآگاهی، چیزی را از خدا میخواهیم که به صلاحمان نیست، درست مثل یک کودک که یک وسیله خطرناک را از والدین خود میخواهد. خداوند که خالق و دانای مطلق است، بهتر از ما میداند که چه چیزی به نفع ماست و چه چیزی به ضررمان. بنابراین، گاهی ندادن، خودش بزرگترین لطف و بخشش است.
اما نکته دیگری که باید به آن توجه کرد، شرایط و آداب دعا است. در روایات آمده است که دعا باید با اعتقاد، اخلاص، و در برخی موارد با تلاش همراه باشد. امام صادق (علیهالسلام) فرمودهاند: «دعا کننده باید در دعا، از صمیم قلب به خداوند روی آورد.» اگر ما در حالی دعا کنیم که تمام باورمان به خدا نیست یا تلاشی برای رسیدن به خواستهمان نمیکنیم، نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که دعا به تنهایی معجزه کند. دعا، در واقع یک ارتباط عمیق با خداست که با تلاش و عمل ما کامل میشود.
در نهایت، گاهی مستجاب شدن دعا به شکل دیگری اتفاق میافتد. پیامبر اکرم در حدیثی فرموده اند: « مَا مِنْ مُسْلِمٍ يَدْعُو بِدَعْوَةٍ لَيْسَ فِيهَا إِثْمٌ وَ لاَ قَطِيعَةُ رَحِمٍ إِلاَّ أَعْطَاهُ اَللَّهُ بِهَا إِحْدَى ثَلاَثٍ إِمَّا أَنْ يُعَجِّلَ دَعْوَتَهُ وَ إِمَّا أَنْ يَدَّخِرَهَا لَهُ فِي اَلْآخِرَةِ وَ إِمَّا أَنْ يَكُفَّ عَنْهُ مِنَ اَلشَّرِّ مِثْلَهَا »؛ « هیچ مسلمانی نیست که دعایی کند، به شرطی که در آن گناه و قطع رحم نباشد، مگر آنکه خداوند به واسطه آن دعا، یکی از سه چیز را به او عطا کند: یا دعایش را در همین دنیا به سرعت مستجاب میکند، یا آن را برایش در آخرت ذخیره مینماید، و یا به اندازه همان دعا، شر و بدی را از او دور میسازد.». در این صورت، در روز قیامت که انسان به شدت نیازمند رحمت و بخشش الهی است، خداوند ثواب آن دعاهای مستجاب نشده را به او میدهد. در روایات آمده است که کسانی که این ثواب را در آخرت دریافت میکنند، آرزو میکنند که ای کاش هیچ یک از دعاهای ما در دنیا برآورده نمیشد تا این جا پاداش آن را میدیدیم. این پاسخ، دیدگاه ما را از دنیای فانی به سمت پاداشهای بیپایان اخروی سوق میدهد. بنابراین، وقتی دعاهایمان مستجاب نمیشوند، نباید دلسرد شویم.
جمعبندی
پاسخ به سؤالات دانشآموزان درباره خدا، فرصتی است برای روشن شدن فطرت پاک آنها و کاشتن بذر ایمان. با توضیح ساده و صادقانه درباره ذات خداوند، وجود حکیمانه او، عدالت الهی و حکمت استجابت دعا، میتوان به آنها آموخت که جهان بر پایه نظم و هدف الهی پیش میرود. تعالیم قرآن و روایات اهل بیت (علیهمالسلام) نشان میدهند که خداوند نهتنها صدای بندگانش را میشنود، بلکه با حکمت بیانتهای خود، بهترینها را برای آنها رقم میزند، چه در دنیا و چه در آخرت. این پاسخها نهتنها تردیدهای کودکان را برطرف میکند، بلکه آنها را به سوی ارتباطی عمیقتر با خالق مهربان هدایت میکند، تا با قلبی آرام و ذهنی روشن، به کشف زیباییهای ایمان ادامه دهند.
دیدگاه خود را بنویسید